سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

تروریستها را دستگیر کردیم

سایت خبری ایران: وزیر کشور در دیدار با خانواده ی شهدای حسینیه رهپویان وصال شیراز با بیان تاسف از این واقعه، خواستار توجه هر چه بیشتر مسئولان کشور به این واقعه شد.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی سایت خبری ایران(www.IranNewsAgency.com)، مصطفی پورمحمدی در جریان دیدار از خانواده ی شهدا گفت: طبق بررسی ها و کارشناسی های انجام شده تا به این لحظه ، واقعه حسینیه شیراز یک بمب گذاری است.

وی در ادامه افزود: بمب گذاران این حادثه ی تروریستی را دستگیر کردیم و در اینده ی نه چندان دور انها را به سزای اعمالشان می رسانیم. وزیر کشور در ادامه گفت: حادثه را سهل انگاری اعلام کردیم تا بمب گذاران را دستگیر کنیم.وی افزود: خون جوانان حسینیه شیراز بمب گذاران را رسوا ساخت.وزیر کشور افزود اطلاعات کامل این پرونده به زودی به اطلاع عموم  خواهد رسید. 


فرماندار شیراز به ما فشار اورد تا نگوییم

اتش نشانی شیراز: انفجار حسنیه رهپویان بمب گذاری بود/فرماندار شیراز به ما فشار اورد تا نگوییم

خبرگزاری انتخاب : یک منبع اگاه در اتش نشانی شیراز در گفتگو با سایت خبری ایران(www.IranNewsAgency.com) گفت: اتش نشانی شیراز در ساعات اولیه بمب گذاری با تشکیل هیئتی متشکل از کارشناسان در پی عامل حادثه برامد.

 این منبع اگاه در ادامه افزود: کارشناسان اتش نشانی شیراز در ساعات اولیه متوجه شدند که عامل حادثه ی شیراز بمب گذاری بوده است.

 این منبع اگاه گفت: فشار یکباره استاندار شیراز بر اتش نشانی شیراز باعث اعلام نشدن این حادثه به عنوان بمب گذاری بود.

 این منبع اگاه تاکید کرد که کارشناسان پس از دیدن محل حادثه ، همگی صریحا اعلام کردند که انفجار شیراز ، یک بمب گذاری بوده است و حتی احتمال داشته است این انفجار کشته های زیادتری داشته باشد.

 حسینیه رهپویان شیراز طی یک بمب گذاری منفجر شد. این انفجار در قسمت مردانه حسینیه شهداء شیراز و هنگام سخنرانی حجت‌الاسلام انجوی‌نژاد دبیر ستاد نماز جمعه استان فارس رخ داد.


آیت الله دستغیب: از ملت عذرخواهی کنید

احتمال عزل استاندار، فرماندار و مقامات ارشد استان فارس/ آیت الله دستغیب: از ملت عذرخواهی کنید

خبرنگار خبرگزاری "انتخاب"‌در شیراز، اعلام کرد: پس از اعلام این خبر از سوی مصطفی پورمحمدی که انجار شیراز، عملیات خرابکارانه تروریست ها بوده، احتمال عزل مقامات ارشد استان فارس بیش از پیش، افزایش یافت.

بنابراین گزارش، به دلیل رفتارهای ناشایست فرماندار، استاندار و برخی دیگر از مقامات ارشد استان فارس،‌ با اعضای کانون رهپویان وصال و تهدید های مکرر مبنی بر طرح شکایت از آنان، احتمال تغییر مقامات ارشد این استان،‌به شدت جدی شده است.

گفتنی ست، پس از وقوع انفجار تروریستی در شیراز، فرماندار شیراز با حضور در محل حادثه، بدون هیچ عملیات کارشناسی، احتمال هرگونه عملیات تروریستی را رد کرد و عوامل رهپویان را تهدید به دستگیری کرد.

این افراد همچنین با احضار حجت الاسلام انجوی نژاد به فرمانداری و استانداری،‌وی را از هرگونه موضع گیری در این مورد بر حذر داشتند.

این در حالی است که آتش نشانی شیراز، تنها پس از دقایقی از انفجار  با حضور در صحنه، بر وقوع عملیلت تروریستی تاکید کرد؛ اما فرماندار و استاندار شیراز، حاضر به تایید نظر کارشناسان آتش نشانی نبودند.

از سوی دیگر، بسیاری از مقامات ارشد کشور بدون اطلاع کافی، در تریبون های رسمی کشور، عملیات تروریستی در شیراز را رد کرده و تنها عامل آن را، سهل انگاری اعضای کانون رهپویان شیراز اعلام کردند.

همچنین آیت الله دستغیب نیر اعلام کرده بود که در صورت اعلام خبر از سوی مسئولین مبنی بر بمب گذاری بودن حادثه ، مسئولین امر باید از همه ملت ایران عذرخواهی کنند.

گفتنی است؛ خبرگزاری "انتخاب"‌تنها رسانه ای بود که بر وجود بمب گذاری در این حادثه تاکید می کرد ؛ اما برخی رسانه ها بدون اطلاع کافی و با حمله به موضع "انتخاب" و تهدید این رسانه، اعلام  می کردند این حادثه تروریستی نیست و غیر عمدی نبوده.


پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله محمد تقی بهجت

همزمان با فرارسیدن عید غدیرخم پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله محمد تقی بهجت افتتاح شد .

 

به گزارش قرآن بلاگ به نقل از  شیعه نیوز، همزمان با فرارسیدن عید غدیرخم پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله محمد تقی بهجت افتتاح شد

 

پیش از این، مقلدان و دوستاران این مرجع تقلید از امکان ارتباط اینترنتی با دفتر ایشان محروم بودند که این امکان برای انان فراهم شد.

 

برای دسترسی به پایگاه اطلاع رسانی ایت الله بهجت به آدرس زیر مراجعه نمایید:

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)


اقدام پسندیده سعودی و اقدامی عجیب در قم!


درحالیکه متولیان حرم شریف نبوی در مدینه منوره اعلام کرده‌اند که در موسم حج امسال، درب‌های این حرم در تمام ساعات شبانه روز به روی زائران باز است و در حالیکه حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) در تمام طول سال، 24 ساعته پذیرای عاشقان آن حضرت می‌باشد، مسؤولان آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (س) در قم، نه تنها به سوی این اقدام پسندیده نرفته‌اند بلکه چند ماهی است که یک ساعت نیز از زمان زیارت کاسته‌اند!

هم‌اکنون خادمان حرم مطهر حضرت معصومه (س) در ساعت 23 شب‌های عادی، اقدام به خاموش کردن چراغ‌های حرم و راهنمایی زائران به بیرون می‌کنند و از ورود زائران دیگر نیز جلوگیری به عمل می‌آورند.

به گزارش خبرنگار "ابنا" ، شب گذشته در حالیکه عقربه ساعت‌های بزرگ حرم ساعت 23:15 را نشان می‌داد جمعیتی که پشت درب های حرم تجمع کرده و راهی به داخل نداشتند توجه عابران را به خود جلب می‌کردند.

یکی از خدام که مانع ورود زائران می‌شد در پاسخ به سؤال مردم که می‌پرسیدند"ساعت زیارت همیشه تا 12 بوده است ولی الآن که ساعت هنوز 11و نیم هم نشده" گفت:«چند ماهی است که به علت سرد شدن هوا، پایان ساعت زیارت را 11 اعلام کرده‌اند!».

جالب اینجاست که به دلیل طولانی بودن شب‌ها در نیمه دوم سال، ساعت شروع کار نیز دیرتر آغاز می‌شود.

خادم دیگری هم که مراقب بود هیچکس از درب اصلی صحن بزرگ وارد حرم نشود، در پاسخ به اعتراض یک روحانی که می‌خواست در حد یک سلام به صحن قدم بگذارد با لحنی غیرمؤدبانه گفت:«به ما ربطی ندارد! برو از همکاران خودت بپرس که چرا این قانون را گذاشته‌اند»!!

یک خادم هم در جواب التماس‌های زائری که می‌گفت از کرمانشاه آمده است و فقط می‌خواهد یک زیارت کوتاه کند اطلاعیه‌هایی را نشان داد و اضافه کرد:«ما کاره‌ای نیستیم، دستور مقامات بالاست»!

شایان ذکر است که طی چند سال اخیر، توجه مردم ایران و نیز شیعیان کشورهای اطراف، بیش از پیش به حرم حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران در قم جلب شده است؛لذا انتظار می‌رود که مسؤولان و متولیان این اماکن ،هماهنگی لازم با این موج معنویت گرا را در خود ایجاد کنند.

اهمیت این مطلب آن زمان دو چندان می‌شود که بدانیم قم به دلیل قرار گرفتن در شاهراه اصلی کشور، پذیرای مسافران عبوری زیادی نیز هست که مایلند دقایقی هرچند کوتاه از فیض حضور در حرم کریمه اهل بیت (س) بهره مند گردند و این پاسخ که «بروید فردا بیایید!» آنهم یک ساعت قبل از فرا رسیدن نیمه شب، مسؤولیت اخروی سنگینی متوجه بانیان آن خواهد کرد و خسارت‌های جبران ناپذیری نیز به روحیه علاقمندان خاندان عصمت و طهارت(ع) وارد خواهد آورد.

در حالی که مسؤولان وهابی حرمین شریفین ـ که مخالفت مبنایی با توسل و زیارت قبور دارند و آنرا در حد کفر و شرک می‌شمارند ـ از امسال، محدودیت زیارت را از مسجد النبی (ص) برداشته و ساعات بهره‌گیری از این مکان را به تمامی 24 ساعت شبانه روز افزایش داده‌اند، اقدام دست اندرکاران آستان مقس قم ـ عش آل محمد(ص) ـ که با وجود افزایش روز افزون میزان زائران این حرم شریف، نه تنها ساعات زیارت را همانند مشهد افزایش نداده بلکه از آن نیز کاسته‌اند بسیار عجیب و غیر قابل توجیه است.

از تولیت محترم این آستانه انتظار می‌رود اگر فعلا امکان بازگذاشتن دائم این حرم را فراهم نمی‌بینند، حداقل ساعات زیارت را به همان حالت قبل (یعنی تا ساعت 24) بازگرداندند.

www.asriran.ir

 


مشکل‌جنسی عامل50 درصد از طلاق‌ها

مشکل‌جنسی عامل50 درصد از طلاق‌ها
رییس سومین کنگره خانواده و سلامت جنسی گفت: با بررسی پرونده‌هایی از دادگاه‌های خانواده مشخص شد که حدود ‪ ۵۰‬درصد از طلاق‌هایی که در خانواده‌ها صورت می‌گیرد ریشه در مسایل و مشکلات جنسی دارد.
به گزارش «جهان» و به نقل از ایرنا، سید کاظم فروتن روز شنبه در نشست خبری سومین کنگره"خانواده و سلامت جنسی" با بیان این مطلب افزود: نتیجه این بررسی نشان می‌دهد بسیاری از مشکلات خانوادها ناشی از مشکلات و اختلالات جنسی است که به صورت مشکلات ظاهری و سطحی همچون تنفرها و جر و بحث‌های خانوادگی مطرح می‌شود.


وی ادامه داد: با بررسی پرونده افرادی که به دادگاه‌های خانواده مراجعه کرده بودند و به کلینیک سلامت خانواده ارجاع داده شده بود مشخص شد ریشه بسیاری از مشکلات خانوادگی که منجر به طلاق و بی‌علاقگی زوجین نسبت به همدیگر می شود ناشی از مسایل جنسی است.


دکتر فروتن گفت: به دلیل محدودیت‌های فرهنگی که در زمینه طرح مسایل و مشکلات جنسی در جامعه وجود دارد افراد نمی‌دانند مشاوره‌های مرتبط با مسایل جنسی را در چه مرکزی باید دریافت کنند.


 وی با تاکید بر ایجاد مراکز و کلینیک‌های خاص مشاوره جنسی خاطر نشان کرد: ایجاد چنین مراکزی برای ارایه خدمات مشاوره‌ای به خانواده‌ها در پیشگیری و یا حل بسیاری از معضلات مرتبط با مسایل جنسی کمک‌کننده است.


به گفته وی، ممکن است همسر از مشکلات رفاهی و اقتصادی و دیگر مشکلات زندگی شکایت کند ولی در ریشه‌یابی آن مشخص می‌شود که در آن خانواده آرامش جنسی وجود ندارد.


دکتر فروتن با اشاره به اینکه اختلالات جنسی در جامعه ما از شیوع بالایی برخوردار است افزود: در کشور ما برای ناتوانی جنسی که حدود ‪ ۹‬درصد مردان جامعه از آن رنج می‌برند هیج برنامه ریزی منسجمی به عمل نیامده است.

 

وی اضافه کرد طبق آمارهای موجود در کشور حدود ‪ ۳۰‬درصد زنان و ‪ ۳۰‬تا ‪ ۴۰‬درصد مردان در زندگی زناشویی خود از اختلالات جنسی رنج می‌برند.

مرجعیت شیعه و مبارزه با خرافات

روز دوشنبه (22/5/86) در اخبار، مسأله ادعای ارتباط فردی به نام عرفانیان با وجود مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و دروغ‌ها و تهمت‌ها و انحراف‌هایی را که به وجود آورده برای مردم مطرح شد. من به یاد چند سال پیش افتادم که این شخص، پنج نفر را از تهران به قم فرستاده بود که متأسفانه، یکی از آنان، روحانی پیری بود و بقیه از افراد کاسب و بازاری. در عصر یکی از روزها آنان به دفتر ما آمدند و گفتند: می‌خواهیم با آقا ملاقات کنیم و مطلب بسیار مهم و خصوصی با ایشان داریم.

گفتم: ایشان عصرها به دفتر تشریف نمی‌آورند و معمولا پیش از ظهر و هر روز به مدت دو ساعت تشریف می‌آورند و با تمام کسالت‌هایی که داشتند، به این امر حتی در گرمای تابستان مقید بودند. بالاخره از این گروه پرسیدم موضوع چیست؟ ابتدا از گفتن آن خودداری کردند و گفتند: تنها باید با پدر شما ملاقات کنیم و مطلب بسیار خصوصی است. من به آنان به صورت محکم گفتم: چنانچه مطلبی دارید، بیان کنید، در غیر این صورت تشریف ببرید. آنان نیز پس از مشورت کوتاهی گفتند: ما از طرف شخصی به نام عرفانیان که در تهران است، آمده‌ایم؛ ایشان کسی است که در تمام سه وقت، نماز خود را به جماعت پشت سر امام زمان ـ علیه‌السلام ـ می‌خواند و امام به ایشان فرموده‌اند: به آقای فاضل لنکرانی پیغامی را برسانید و گفتند: امام پیام دیگری را برای یکی از مراجع دیگر هم توسط این فرد داده که ما پیش از آمدن به اینجا، خدمت ایشان رفته‌ایم و ایشان با توجه کامل به این مطالب گوش دادند.

به آنان گفتم: می‌توانید بگویید چه پیامی برای آن مرجع محترم داده شده و آنان نوشته‌ بسیار بدخطی به زبان فارسی را نشان من دادند که در آن آمده بود: آقای... چرا با مادر من زهرا مخالفت می‌کنی؟ باید هرچه زودتر از فتوایی که نمی‌توان در نماز شهادت به عصمت حضرت زهرا داد، دست برداری. من پیش از آن‌که پیام مربوط به والد راحل رضوان‌الله تعالی علیه را بشنوم، به آنان گفتم: چرا امام زمان به خط فارسی مرقوم داشته‌اند و چرا این‌قدر بدخط؟

ظاهرا چند غلط ادبی هم در همان چند سطر کوتاه وجود داشت. از این مطلب عبور کردم و به آن روحانی پیرمرد گفتم: شما که در حوزه علمیه تحصیل کرده‌ای، چرا چنین مطالب دروغی را باور نموده‌ای؟

او گفت: این شخص با سایر مدعیان رویت تفاوت دارد و اساسا دنبال شهرت و مقام و... نیست. به او گفتم: مگر نخوانده‌ای که امام زمان ـ علیه‌السلام ـ به نایب خاص چهارم خود فرمودند: پس از تو دیگر کسی من را نمی‌بیند و هر کس که ادعای رویت من را بنماید، او را تکذیب کنید و او افترازننده و کذاب است؟ آیا من فرمایش امام زمان(عج) را بپذیرم یا کلام این شخص را؟ پیرمرد نتوانست جوابی بدهد و به من گفت: شما از خیلی حقایق خبر نداری و مطمئن هستم اگر این پیام را به پدرتان برسانید، حقایق بزرگی برای شما روشن می‌شود و شما هنوز از ارتباط خاص پدر خودت با امام زمان هم خبر نداری!

در میان آن اشخاص، یک نفر به من رو کرد و گفت: حاج آقا جواد شما من را به یاد می‌آورید؟
گفتم: خیر.
گفت: من در سال 61 ـ 62 در مدرسه رضویه پیش شما کتاب معالم را خوانده‌ام و من طلبه بودم و شما در آن زمان اعتقادات خوبی داشتید، چرا الان این گونه حرف می‌زنید؟
با تعجب به او گفتم: اگر از حوزه بیرون نرفته بودی و درست درس خوانده بودی، امروز گرفتار این دام نمی‌شدی.

بالاخره پس از این بگو مگوها، آنان گفتند: شما امانتدار خوبی باشید و پیام را به پدرتان برسانید و ببینید ایشان چه می‌فرمایند؟

گفتند: پیام این است که امام زمان ـ علیه‌السلام ـ به آقای عرفانیان فرموده‌اند: به آقای فاضل سلام من را برسان و بگو آن شب طوفانی را به یاد داشته باشید!
من هم گفتم: فردا خدمت ایشان خواهم گفت و شما فردا ظهر جواب را از من بگیرید.

روز بعد، وقتی خدمت والد راحل ـ رضوان الله تعالی علیه ـ رسیدم و قضیه را نقل کردم، ایشان بسیار متأثر شدند و فرمودند: چرا عده‌ای اینچنین مسأله امام زمان ـ علیه‌السلام ـ را به بازی گرفته‌اند؟ چرا می‌خواهند از اعتقادات مردم سوءاستفاده‌ کنند؟ و اساسا ایشان نسبت به ادعاهای بیهوده و دروغ که در زمان ما فراوان هم شده، بسیار رنج می‌بردند و معتقد بودند که چنین اموری اساس مکتب را از بین خواهد برد.

ایشان در پاسخ فرمودند: اولا اینها را نصیحت کنید و بگویید: عرفانیان که من هنوز او را ندیده‌ام، قطعا آدم کذاب و تهمت‌زنی است و از دام او خود را خارج کنند و گرفتار فریب او نشوند و فرمودند: به آنان بگویید من در عمرم شب‌های طوفانی فراوان داشته‌ام و هیچ خاطره یا خصوصیت خاصی از آنها به یاد ندارم.

من وقتی جواب را به آنان رساندم، متأسفانه پاسخ دادند: ما فکر می‌کردیم ایشان ارتباط ولایتی دقیقی دارد، اما معلوم می‌شود که ایشان در این جهت ضعیف است.

باید واقعا تأسف خورد که چگونه ذهن این افراد را شست‌وشوی داده‌اند که حتی نسبت به مرجع تقلید که طبق اعتقادات ما نایب امام زمان است، این چنین گستاخی می‌کنند. این قضیه گذشت تا این که وزیر اطلاعات ـ که در آن زمان جناب حجت‌الاسلام یونسی بودند ـ به خدمت والد رسیدند.

والد ما ـ رحمت‌الله علیه ـ به ایشان فرمودند: چرا با چنین افرادی در جامعه که با اعتقادات مردم بازی کرده و از حسن اعتقاد مردم سوء استفاده می‌کنند، برخورد قاطع نمی‌شود؟ چرا امنیت اعتقادی را مورد توجه قرار نمی‌دهید؟ امنیت تنها در مسائل عادی و ظاهری نیست. سپس این جریان را نقل فرمودند و آقای یونسی گفتند: ما دنبال خواهیم کرد.

چند وقت بعد دوباره ملاقاتی نمودند و به آقا گفتند: پس از آن جلسه، ما به چه مسائلی که نرسیدیم و چه واقعیت‌هایی که کشف نشد و تمام قضایای این شخص و این که چه افرادی را منحرف کرده و چه دروغ‌هایی را به آنان گفته و چه نسبت‌هایی را به امام زمان داده، همه را بیان نمودند. حتی در میان آنان، برخی از روحانیون مسن بودند که در برخی عکس‌ها دیدم به همراه جمعی لباس احرام پوشیده‌اند و در بیابان‌های بین تهران و کرج، کعبه‌ای درست نموده و عرفانیان به آنان گفته بود که امام زمان فرمودند: شما که اصحاب مخصوص من هستید، نباید به عربستان برای حج بروید، بلکه باید همین جا بیایید و طواف کنید.

ما واقعا خداوند را شکر کردیم که در این بیوت مراجع چنین قضایایی کشف و خنثی می‌شود و از نزدیک ملاحظه کردیم که این مرجع بزرگ و بیدار چگونه با خرافات و انحرافات مقابله فرمودند که نظایر دیگری از آن را هم به یاد دارم که در وقت مناسب دیگری خواهم نوشت.

محمدجواد فاضل لنکرانی


موتورسیکلت، ماشین عروس رحمان دادمان!

ششمین سالگرد شهادت وزیر راه و ترابری دولت خاتمی امشب در منزلش برگزار می شود تا طبق سنوات گذشته محفلی برای گردهمایی دولتمردان قدیمی باشد. او در حالی که برای افتتاح فرودگاه گرگان عزم سفر کرده بود به همراه نمایندگان استان گلستان دچار سانحه و تکه های هواپیمایش در کوه های شمال ایران پیدا شد.

به نوشته شرق، همکار دادمان در دولت، امروز پس از 22 سال وزارت عطای صندلی های دولتی را به لقایش بخشیده و در کنار فعالیت های تحقیقاتی در حوزه نفت، در اتاق ریاست هیات مدیره شرکت هپکو می نشیند تا از این پس در فضای بخش خصوصی تنفس کند.

بیژن نامدارزنگنه با کوهی از تجربه اینک دل به دریای بخش خصوصی زده است؛ «به نظر من مهمترین کاری که رحمان دادمان قبل از انقلاب انجام داد مبارزه با انحرافات فکری در دانشگاه تهران بود. به ویژه در زمانی که گروهی از دانشجویان تحت تاثیر گروه های توده ای قرار گرفته اما ظاهر مذهبی شان را حفظ کرده بودند.»

زنگنه ماجرا را اینگونه تشریح می کند؛ «سال 56 فهمیدیم که جریانی داخل دانشکده فنی، مارکسیست شده اند. مساله خیلی جدی بود. چون این عده در بین دانشجویان مسلمان حضور داشتند. یک نفر پیش از من از قضیه مطلع شده بود. من هم به طور کاملاً اتفاقی از ماجرا مطلع شدم. آمدم به چند نفر گفتم. یکی از آنها هم آقای دادمان بود. الحق هم رحمان خیلی قاطع جلوی آنان ایستاد.»

کار مهم دادمان در شرایطی شکل گرفت که دانشجویان مارکسیست شده، دانشجویان مسلمانی چون زنگنه و دادمان را به پیروی از گروه های راست متهم می کردند؛ «برخی از آنها ما را متهم می کردند که تحت تاثیر انجمن حجتیه هستیم. خلاصه فضا خیلی سخت بود. اما رحمان عزیز مقاوم ایستاد و توانستیم جلوی افکارشان را بگیریم.»

زنگنه اگرچه ریزنقش است اما وقتی قرار است به خاطره ای از دادمان اشاره کند خاطره ای می گوید که از شور دوران جوانی شان حکایت دارد؛ «یک روز از دانشگاه خارج شدم، دیدم دادمان جلوی در دانشگاه ملتهب ایستاده. گفتم چه شده، گفت یکی از ساواکی ها اعلامیه ها را کند رفت در یک کافی شاپ. با رحمان رفتیم در آن محل. شروع کردیم به زدنش و بعد فرار کردیم. تا از کافی شاپ خارج شدم، کتم را عوض دادم و بین مردم گم شدم.»

گل در مقابل گلوله

رحمان دادمان و بیژن نامدارزنگنه در دانشکده فنی دانشگاه تهران رفیق شدند و این رفاقت تا پیش از شهادت رحمان پایدار و صمیمی ماند؛ «دادمان بعد از انقلاب هم خیلی موثر بود. هرجا انقلاب نیاز داشت حاضر بود و برای اعتلای ایران عزیز و انقلاب هر کاری می کرد.»

وقتی دادمان گروگان های لانه جاسوسی را به تبریز می برد و در آنجا ماندگار می شود، زنگنه هم به آنجا رفته است؛ «در تبریز هم هیچ گاه نگذاشتیم افکار خشنی بروز کند. آن موقع خیلی آمادگی وجود داشت تا انقلابیون تبریز بر ارتشی های زمان شاه، صدمه وارد کنند. اما ما نگذاشتیم. رحمان دادمان در این ماجرا نقشی کلیدی داشت. چون خودش ترک زبان بود نفوذ خوبی در مردم داشت. وقتی امام (ره) فرمود گل در مقابل گلوله، ما هم همین شعار را آنجا رواج دادیم.»

دادمان پس از فرماندهی سپاه تبریز، کاندیدای نمایندگی مجلس شد و به عنوان نفر اول تبریز به مجلس راه یافت؛ «در مجلس هم عده ای آمدند و در حق رحمان نامردی کردند و او را خیلی آزردند.» وقتی در مجلس ماندنی نشد به سپاه بازگشت و پس از دوران جبهه به جهاد سازندگی رفت. زنگنه می گوید؛ «اولین حکم رئیس شیلات پس از انقلاب را به دادمان دادم.»

رحمان انقلابی معتدل بود
زنگنه درباره روحیات شهید رحمان دادمان می گوید؛ «رحمان یک آدم انقلابی و معتدل بود. به رغم اینکه ظاهرش یک مقدار تندروی نشان می داد، اما انسان معتدل و عاطفی بود. او نفوذ معنوی و عاطفی زیادی در بین اطرافیانش ازجمله بچه های مشارکت داشت.» «به نظر من رحمان، سردار جمهوری اسلامی بود.»

موتورسیکلت جای ماشین عروس
زنگنه در جای جای گفت وگوی کوتاهی که با حضور هادی دادمان فرزند شهید دادمان برگزار می شد چشمانش اشک آلود می شد. رابطه زنگنه با رحمان، قبل از انقلاب آنقدر نزدیک بود که گاه در یک خانه زندگی می کردند. پس از انقلاب هم رابطه شان خانوادگی شده بود؛ «وقتی خبر شهادت رحمان را دادند، همسرم به شدت گریه کرد. او به یاد خاطره ازدواج رحمان با خانم ناظمی افتاده بود. رحمان زمان ازدواجش از من خواست تا اتومبیلم را به عنوان ماشین عروس در اختیارش قرار دهم. اما بعد تماس گرفت و گفت که با موتورسیکلت همسرش را برده است. این ماجرا خیلی ما را عذاب داد.»

پدر زنگنه سال گذشته به دیار باقی شتافت؛ «پدرم خودش نفتی بود و در پالایشگاه تهران کار می کرد. گاهی به من هم می گفت که به استخدام شرکت نفت درآیم. اما چون در آن روزگار، نفت دست انگلیسی ها بود من نپذیرفتم. او رحمان را کاملاً می شناخت. وقتی رحمان می آمد جلوی خانه ما حدس می زد که ما یک کاسه ای زیر نیم کاسه داریم.» وقتی پدر زنگنه از دنیا رفت او چونان فرزند کوچکی بر جسدش ضجه می زد؛ «روح شان شاد.» زنگنه گفت امسال در حوزه دانشگاهی یک کار مهم خواهم کرد.

منبع:   http://www.baztab.com


اوج انحطاط فرهنگی هالیوود: بازگشت به برهنگی

در حالی که اعتراضات گسترده انجمن‌های غیردولتی و گروه‌های پاسدار اخلاق در آمریکا به گسترش بی‌رویه فساد اخلاقی، تهدید حریم خانواده و تشدید انحراف اخلاقی در نوجوانان و جوانان تشدید شده است، گروهی از هنرپیشگان هالیوود، با ترویج برهنگی متوحشانه، از آخرین مرزهای اخلاقی عبور کرده‌اند.

به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، موج جدید برهنگی در هالیوود که سینمای غیرپورنو را هم آکنده از صحنه‌های مشمئزکننده جنسی می‌کند، در ده سال اخیر، شکل جدی گرفته است که فیلم «چشمان کاملا بسته» آخرین ساخته «استنلی کوبکریک»، یکی از مهم‌ترین آثار این نوع سینما به شمار می‌رود.

ترویج برهنگی در هالیوود، در حالی انجام می‌شود که تا اواسط دهه 80، مرز روشن بین سینمای هنری و پورنو وجود داشت، اما با روی آوردن برخی سینماگران مشهور هالیوود به برهنگی در آثار خود، این مرزها هم‌اکنون به شدت تضعیف شده است.

شرایط جدید هالیوود، زمینه را برای ظهور گروهی از هنرپیشگان فراهم کرده که برهنگی را نه تنها بخشی از نقش سینمایی، که به عنوان بخشی از شخصیت اجتماعی خود می‌پندارند.

این در حالی است که به گزارش شبکه «فاکس‌نیوز»، بیشتر هنرپیشگان زن هالیوود، از ایفای نقش در صحنه‌های برهنگی فیلم‌ها که میزان آن به شدت در حال افزایش است،‌ مضطرب و نگرانند. این گروه از بازیگران، به برهنگی فراتر از بازی در فیلم‌ها می‌پردازند.

در حالی که بیشتر ستارگان زن هالیوود، زمانی که نوبت به فیلمبرداری صحنه‌های سکسی می‌رسد، مضطرب می‌شوند، «کریستینا ریچی»، ستاره فیلم «Black Snake moan»، برهنه شدن را حتی در زمان توقف فیلمبرداری دوست دارد!

ریجی به «لندن مایرور»‌گفت: «من بین فیلمبرداری سکانس‌ها، لباس نمی‌پوشیدم، چراکه باید به این کار عادت می‌کردم و کاملا وارد نقشم می‌شدم. برای نقشم مهم نبود که لباس تنش باشد یا نه؛ بنابراین، من باید هرگونه تأثیر خودم بر نقش را از بین می‌بردم».

او برای این‌که به کارگردان نشان دهد برای این نقش به اندازه کافی سکسی و جذاب است، این راه را نیز پشت سر گذاشت.
او اضافه کرد: «آنان نگران جذابیت‌های جنسی من بودند و متقاعد نمی‌شدند و زمانی که نمایندگانم عکس‌های سکسی من را به کارگردان نشان دادند، سرانجام با نقش من موافقت کرد».

اما در مورد ستاره‌هایی که در زمان برهنه شدن خوشحال شده و لبخند می‌زنند؛ «کی‌را نایتلی»، ستاره انگلیسی یکی از آنهاست. این بازیگر هم‌اکنون در حال فیلمبرداری صحنه‌های سکسی فیلم «بهترین زمان زندگی ما» به همراه «سیه‌نا میلر» است.

نایتلی به مجله «Total film» گفت: «من فکر می‌کنم که مردم تا چندی دیگر اصرار کنند که لباسم را بپوشم. من تا از انجام کاری کاملا احساس راحتی نکنم، آن را انجام نخواهم داد. من گمان می‌کنم اندام من واقعا اروپایی است. من یک بازیگر هستم و ابزارهای خاص خود را دارم. یکی از این ابزارها، اندام من است و برهنه شدن به مناسبت‌های مختلف برای من مهم نیست».

کی‌را ادامه داد: «زنان طوری من را نگاه می‌کنند که می‌خواهند مرا بکشند ... ».

سیه‌نا میلر هم که نقش مقابل نایتلی را در فیلم جدید به عنوان یک همجنس‌گرا به عهده دارد، با رفتار هفته گذشته خود با مادرش و نحوه بوسیدن او، روابط خاص خود را نشان داد.

منبع:   http://www.baztab.com


چرا شیعه شدم؟

گفت وگوی صمیمانه دو جوان شیعه ازبکی با دانش آموزان همدانی

«آقای طاهر سیف الدین» و «خانم سیف الدین»، زوج خوشبختی از کشور ازبکستان که نور اسلام و تشیع بر دلشان تابیدن گرفته و اکنون خود مبلغ دینی و مذهبی شده اند، در یک روز سرد پائیزی مهمان سازمان دانش آموزی همدان بودند و برای جمعی از دختران دانش آموز این شهر از خود و ایمانشان و سختی های حفظ ایمان در کشورشان سخن گفتند.

نمی دانم، شاید خدا بعضی بنده هایش را خیلی دوست دارد و شاید هم آنها دوست داشتنی اند و در ضمیر ناخودآگاهشان به خداوند رحمان نزدیک.
وگرنه، چه طور می شود ناگهان در محیطی آکنده از بی خدایی و بی ایمانی، در جایی احاطه شده از تباهی و فساد، در مکانی که نهایت تعالی جوانانش پوچی و بی هویتی است، یک اتفاق، یک جرقه، یک جمله و یک تلنگر، چنان در اعماق جان آدمی، دگرگونی و تحول بیافریند که یکسره بر هر چه که هست «چارتکبیر» زند و به تعالی معنوی برسد و رحمت و نعمت و نور خدا بر دل و جان و جهانش نازل شود.»
صحبت از دو جوان و دو بنده خوب خداست که یکی از ابتدا مسلمان سنی بوده و سپس به تشیع گرویده و دیگری به مسلک کمونیسم و بی دینی، که اکنون شیعه خالص اثنی عشری شده است. این دو جوان از کشور ازبکستانند، کشوری که هرچند اکثریت جمعیت اش مسلمانند اما سیطره نیم قرن حکومت و افکار کمونیستی در حیطه کشوری بنام اتحاد جماهیر شوروی هنوز از این کشور و سایر بلاد همانند آن رخت برنبسته است.
«آقای طاهر سیف الدین» و «خانم سیف الدین»، زوج خوشبختی از کشور ازبکستان که نور اسلام و تشیع بر دلشان تابیدن گرفته و اکنون خود مبلغ دینی و مذهبی شده اند، در یک روز سرد پائیزی مهمان سازمان دانش آموزی همدان بودند و برای جمعی از دختران دانش آموز این شهر از خود و ایمانشان و سختی های حفظ ایمان در کشورشان سخن گفتند.
طاهر سیف الدین با علم و آگاهی و در عین حال احساسات خود از امام علی«ع» و از تشیع گفت: به عقیده «طاهر» واقعیت های تاریخی به سود شیعه است. چرا که شیعه فردی چون امام علی«ع» را به عنوان یک الگوی جهانی معرفی کرده در حالی که سایر مذاهب اسلامی چنین الگویی را ندارند.
وی گفت: وقتی اسم حضرت علی«ع» برده می شود برای من او فردی است که مقابل ظالم سخت می ایستد و مقابل یتیم زانو می زند و چنین شخصیتی را فقط تشیع دارد.
وی افزود: من سنی مذهب بودم اما همواره حقیقتی برتر را جستجو می کردم، سخنان حضرت علی«ع» برای من بسیار جالب بود و یک جمله امام مرا دگرگون کرد و آن جمله «اعرف الحق تعرف الاهله» بود که مرا به سوی آن حقیقت کشاند و به تشیع گرویدم، این جمله برای من کلیدی است که در همه زندگی می توان آن را پیدا کرد.
وی ادامه داد: حضرت امام خمینی نیز شخصیتی است که در جهان نظیر ندارد و شما باید افتخار کنید که رهبر محبوب ما این گونه بوده و الان هم رهبری داریم که هم و غم او شب و روزکار کردن برای مردمش است و این افتخار است.
وی اظهار داشت: «8سال پیش به ایران آمدم و به مذهب تشیع رو آوردم و بسیار خوشحالم که 8سال در جامعه ای سالم و در حکومتی سالم زندگی کردم، شما جوانان نجات یافته ای هستید اما برای ما خیلی سخت است که در محیط کشورمان بچه هایمان را بزرگ و تربیت کنیم. جوانان کشور ما احتیاج دارند حق و حقیقت را بدانند، و من سعی می کنم آنچه اینجا یاد گرفتم برای آنها بگویم، از ایران و از دین و مذهب شما صحبت کنم، شما که در اینجا بزرگ شده اید شاید متوجه آنچه دارید نشوید اما این تجربه ها برای ما خیلی گران قیمت است.»
طاهر سیف الدین حافظ 4جزء قرآن است و 24شاگرد جوان در کشور خود دارد که آنها را هدایت و راهنمایی و با اسلام و تشیع آشنا می کند.
وی که در حوزه علمیه قم مشغول گذراندن دوره های علوم اسلامی است در رشته تاریخ اسلامی از مرکز مطالعات اسلامی فارغ التحصیل شده، می گوید: الان 10هزار طلبه خارجی در قم مشغول تحصیل هستند اما اگر ظرفیت و امکانات این مرکز بیشتر بشود تعداد بسیار زیادی طلبه علاقه مند به تشیع در سراسر جهان، مشتاق حضور و تحصیل در آن هستند.
خانم مدینه سیف الدین نیز در این جلسه از مسلمان شدن خود گفت، وی اظهار داشت: من در کشوری زندگی می کردم که تحت سیطره حکومت کمونیستی شوروی؛ دینداری در آن بسیار مشکل بود من هم مثل بسیاری از جوانان و خانواده های ازبکستانی توجهی به امور دینی نداشتم و به فکر تجملات زندگی و خودآرایی و خودنمایی بودم، بعد از حکومت کمونیستی، کشور من حالا تحت سلطه غرب و آزادی غربی است، بچه ها کمی بزرگتر که می شوند خانواده با آنها کاری ندارد، جوان سعی دارد طوری خود را سرگرم کند. خانواده های خوب هم هستند اما اکثراً روابط خوب با هم ندارند، سرگرمی های جوانان آنها را در معرض فساد قرارمی دهد. روزی با دقت در رفتار این جوانان، به فکر فرو رفتم که یعنی عاقبت من هم این طوری می شود؟ فساد و تباهی و آخرش هم هیچ! سپس با جوانان هم سن و سال خودم به گفت و گو پرداختم. گفتم من یک انسانم، پس می توانم خوب باشم، می دیدم جوانهای ما زود نا امید می شوند و آمار خودکشی بالاست، فکر کردم من هم این طور خواهم شد و این عوامل مرا به سوی دین کشید.
وی افزود: هرچند برخی قوانین دین اسلام سخت بود، گفتن شهادتین راحت ترین کار و رعایت حجاب سخت ترین آنها بود اما تحمل کردم، در ایران به من چادر دادند و زبان فارسی را یاد گرفتم و با مطالعات زیاد پاسخ سؤالاتم را گرفتم و مانند همسرم شیعه شدم.
وی ادامه داد: زن آزاد در کشور ما مانند کالایی است که از او استفاده می شود، زن هر کاری دلش خواست انجام می دهد در واقع فروخته می شود، ارزشی ندارد، امنیتی ندارد، اما در ایران اسلامی، جامعه و حکومت به زنان امنیت داده است و زن ارزش دارد و دارای شخصیت است.
خانم سیف الدین گفت: آنچه ما از اسلام و شیعه و از ایران داریم برایمان بسیار قیمتی است اما شما خودتان نمی دانید چه دارید چون از ابتدا اینجا بزرگ شده اید.
¤ما چه کرده ایم؟
پس از پایان سخنان آقای طاهر و خانم مدینه سیف الدین، نوبت به پرسشهای دانش آموزان رسید اما به علت کمی وقت خیلی از سؤال ها پاسخ داده نشد.
اما نکته جالب توجه برای بسیاری از دختران دانش آموز حاضر در جلسه طرح سؤالات، گرفتن یادداشت و امضا از مهمانان ازبکی بود.
و حیرت از این همه اشتیاق!که ما در کجا ایستاده ایم؟ مهد تشیع، مهد انقلاب اسلامی، تنها کشور جهان با نظام جمهوری اسلامی، مهد حوزه های علمیه شیعی، اما چرا حداقل طی سالهای پس از انقلاب چنانکه باید در جذب و جلب توجه نسل جوان به آموزه های دینی و مذهبی موفق نبوده ایم؟ چرا دانش آموز ما به سخنرانی های روحانیون خودی بی علاقگی نشان داده و سؤالات دینی خود را با او مطرح نمی کنند اما سخنان شیرین و نقل اسلام آوردن و شیعه شدن دو جوان خارجی، او را جذب کرده به طوری که حتی سؤال عقیدتی خود را از او می پرسد و پاسخ چراهایش را از آن طلبه جوان ازبکی می خواهد؟
راستی ما چه کرده ایم؟ روحانیون و طلبه، مسئولان فرهنگی، رسانه ها، و شما دانش آموز و دانشجو و شهروند و... هیچ، می دانید ما در کجای دنیا ایستاده ایم، می دانید بسیاری از آزادگان و اسلام خواهان آرزوی زندگی در کشوری چون ایران را دارند و در حسرت داشتن موقعیتی چون موقعیت جوانان ما هستند؟ می دانید چرا ما قدر داشته های خود را نمی دانیم و همواره دیگران از آنها بهره برده و به موفقیت رسیده اند.
نمی دانم اما این یک چرای تاریخی است، که برای پاسخگویی به آن، ما هیچ کار مفیدی انجام نداده ایم، طرح مسئله، حل نیمی از آن است اما انسان را به نتیجه نمی رساند. مسئله را می دانیم و آن جذاب نبودن برنامه های دینی و فرهنگی ماست. مهم ارائه برنامه های خوب و راه حل های مفید است طوری که فردا نشستن پای منبر روحانی مسجد و عمل به آموزه های دینی ارایه شده توسط او برای جوان محله من، به کاری روزمره بدل شود، طوری که مکان اجرای برنامه های دینی و مذهبی ما گنجایش مخاطبان را نداشته باشد، طوری که برای سخنرانیهای مذهبی و فرهنگی و تربیتی، دانش آموز و دانشجوی شهر من سر و دست بشکند و با اشتیاق پا به درون بگذارد و با دست و ذهن پر بیرون برود و این سر و دست شکستن تنها برای فلان کنسرت موسیقی پاپ یا فلان گروه تلویزیون کودکان و نوجوانان نباشد.
راستی چرا این نقطه این قدر دور و دست نیافتنی است؟ چرا؟!
زهره شفیعی- خبرنگار کیهان در همدان

http://www.rahyaftegan.com