سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

به بهانه تاکید دوباره رهبر انقلاب بر آزاد اندیشی

پنجشنبه گذشته، رهبر انقلاب در یک نشست طولانی با شماری از فضلای حوزه‌های علمیه، بار دیگر با تأکید بر لزوم جدی گرفته شدن کرسی‌های آزاد اندیشی اظهار داشتند: حوزه‌های علمیه همواره مهد آزاداندیشی و بحث‌های جدی علمی بوده‌اند؛ بنابراین کرسی‌های آزاداندیشی باید به یک عرف در حوزه‌های علمیه تبدیل شوند و زمینه تحمل دیدگاه‌های مختلف علمی فراهم شود.


پنج سال پیش نیز آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به نامه ده تن از فضلای حوزه و دانشگاه در اجابت دعوت آنان بر لزوم تقویت کرسی‌های نظریه‌پردازی تأکید نمودند.

«تابناک» به همین بهانه در مقاله‌ای با عنوان «مناسبات آزادی و دانش» به قلم «شریف لک‌زایی» به بررسی پاسخ این پرسش‌ها می‌پردازد:

آزادی با اندیشه و دانش چه رابطه و نسبتی دارد؟ آیا تولید اندیشه و دانش، مبتنی بر تحقق آزادی است و در فقدان آزادی، اندیشه و دانشی تولید نمی‌شود یا اینکه آزادی مسبوق به تولید دانش است و در واقع این دانش و اندیشه تولید شده است که آزادی را رونق می‌بخشد؟
درباره مناسبات میان آزادی و دانش سخنان مختلفی گفته شده است. در پاره‌ای از این گفته‌ها به نفی وجود رابطه میان آزادی و دانش و در برخی از نوشته‌ها به تقدم دانش بر آزادی حکم شده است. در پاره‌ای از موارد نیز تفکیکی میان آزادی به معنای عام و آزادی سیاسی به طور خاص صورت گرفته و تقدم تاریخی تحقق آزادی سیاسی در تولید دانش و اندیشه انکار شده اما بر اولویت آزادی به معنای عام آن بر تولید دانش و اندیشه صحّه گذارده شده است...

این مقاله به دو دیدگاه در این‌باره اشاره می‌نماید: نخست دیدگاهی که صرف نظر از همه وجوه مختلف مذکور، معتقد است آزادی بر دانش تقدم و اولویت ندارد و اساساً این دانش است که آزادی را رشد و رونق می‌بخشد و تاریخ حیات بشری نیز بر آن صحّه می‌گذارد. آن‌گاه نگره دوم، یعنی تقدم آزادی بر اندیشه و دانش تبیین می‌شود. و در نهایت مدعای نوشته حاضر و رهیافت مورد نظر نویسنده ـ تقدم زمانی و رتبی آزادی بر تولید معنا و دانش ـ می‌آید...

دکتر رضا داوری اردکانی نیز در شمار افرادی است که قائل به تفکیک تقدم و تأخر آزادی و آزادی سیاسی بر دانش است. وی در این زمینه با فرانتس نویمان در عدم تقدم آزادی بر دانش در برخی از موارد هم‌سو و هم‌جهت است. به باور وی نمی‌توان گفت که علم در قدیم در شرایط تحقق آزادی سیاسی پدید آمده است. اما در یک جهش آشکار این دیدگاه را مطرح می‌سازد که به طور کلی و با اغماض و چشم پوشی از همه دلایل، می‌توان بر اولویت آزادی در یک معنای عام و کلی بر دانش و اندیشه، به ویژه در عصر حاضر، حکم نمود...

دکتر عبدالکریم سروش در شمار کسانی است که به صراحت بحث‌های مبسوطی را در باب اولویت و تقدم آزادی بر دانش مطرح ساخته است. او از کسانی است که برآمدن و تولید هر نوع معرفت و دانشی را بی‌آزادی ناممکن می‌شمارد. حتی در پاره‌ای از موارد این نسبت را به امور دیگری نظیر عدالت نیز تسری می‌دهد:
«هیچ عدلی بی‌علم ممکن نیست و هیچ علمی بی‌آزادی به دست نمی‌آید. تا معلوم آزاد نباشد ظهور نمی‌کند و تا ظهور نکند، عالم از او جاهل است و این اگر در طبیعت صادق است، درباره سلطان و رعیت صدبار صادق‌تر است.»...

آیت‌الله مرتضی مطهری، از جمله شخصیت‌های برجسته علمی و معنوی است که می‌توان در پاره‌ای از سخنان وی اولویت آزادی بر دانش را نتیجه گرفت. ایشان در بحثی مبسوط مشکل اساسی در سازمان روحانیت را فقدان حریت و آزادمنشی روحانیت شیعی برشمرده است. مشکلی که به مقداری زیاد توانسته است جامعه علمی روحانیت شیعی را در وضعیت رکود و سکون قرار دهد:
«چرا در میان ما [روحانیت شیعی] سکوت و سکون و تماوت و مرده‌وشی بر حریت و تحرک و زنده‌صفتی ترجیح دارد و هر کس که بخواهد مقام و موقع خود را حفظ کند ناچار زبان درکام می‌کشد و پای در دامن می‌پیچد؟»
پاسخ او همانا فقدان حریت در میان عالمان شیعی به لحاظ مسائل معیشتی و اقتصادی است. او با مقایسه سازمان روحانیت سنی در مصر با سازمان روحانیت شیعی در ایران به نتایجی جالب دست یافت. از جمله اینکه روحانیت سنی در مصر، برخلاف روحانیت شیعی در ایران، از نظر مالی به مردم وابسته نیست، بلکه از سوی دولت و قدرت سیاسی پشتیبانی می‌گردد. در نتیجه، روحانیت سنی مصر برخوردار از حریت عقیده بوده، ناچار نیست به خاطر عوام‌زدگی به کتمان حقایق بپردازد. بلکه در مواجهه با مسائل شرعی و اجتماعی بدون هراس به تبیین آزاداندیشانه مسائل شرعی مبادرت می‌ورزد. در مقابل روحانیت شیعی در ایران به دلیل همان وابستگی معیشتی به مردم، از جرأت و جسارت لازم برای تبیین مسائل و موضوعات علمی دینی برخوردار نیست و در نتیجه دست به کارهایی می‌زند که از نظر فکری سطحی بوده، از حوزه فکر عوام خارج نیست...

آیت‌الله مطهری در ادامه مباحث خود به مضرّات و پی‌آمدهای حکومت عوام در جامعه و سازمان روحانیت اشاره کرده می‌گوید: «حکومت عوام است که آزادمردان و اصلاح‌طلبان روحانیت ما را دلخون کرده و می‌کند.» و در جای دیگر چنین اظهار می کند که با اصلاح وضعیت معیشت و اوضاع مالی «مراجع عالیقدر تقلید آزاد خواهند گشت» . طبیعی است که روحانیان در یک فضای آزاد – عاری از فشار عوام زدگی - به گونه‌ای مطلوب‌تر می‌توانند راه حل‌های مناسب ارائه نمایند.
إبرام مطهری بر ضرورت فضای آزاداندیشی و فارغ از اسارت قدرت سیاسی و عوام، در حقیت زمینه سازی یی بود برای امکان بخشی به عالمان روشن‌اندیش در جهت روشن نگاه داشتن چراغ دانش و اندیشه‌ورزی و تولید معنا و پدیدآوردن آثاری مطابق نیازهای جامعه و جوانان و نیز سیراب نمودن تشنگی مشتاقان اندیشه و به ویژه اندیشه و دانش دینی را سیراب نمایند...

از دید آیت‌الله محمد حسین نائینی، اندیشمند برجسته و نظریه‌پرداز عصر مشروطیت، آغاز دوره اقتدارگرایی و نظام‌های استبدادی در میان مسلمانان، همانا آغاز دوره توقف و رکود دانش، اندیشه و نظریه‌پردازی در میان آنان است. توقف و رکودی که سرانجامش انحطاط جامعه اسلامی بود. این وضعیت، به باور وی، در اثر فقدان آزادی و مساوات در جامعه و حرمان مسلمانان از یک دولت غیر مستبد و غیر ظالم، ودر نتیجه انحراف از آموزه‌های تمدن ساز دهه‌های پیشین، مانند مسؤولیت پذیری نسبت به خود و دیگران و به ویژه نظام سیاسی مستقر بود. زیرا لازمه مسؤولیت پذیری آدمی، آزادی است: تا انسان آزاد نباشد، مسؤولیت پذیری، کدام توجیه و معنا می تواند داشته باشد...

متن کامل را در ستون «مقالات» بخوانید.

درباره مراسم‌ازدواج فرزندان دوسیاستمدارارشد

 
در روزها و هفته های اخیر، دو مراسم عقدکنان ویژه در تهران برگزار شده است. "ویژه" از آن بابت که میزبان اصلی هر یک از این دو مراسم، یکی از چهره های سیاسی برجسته کشور بوده است.

تفاوت ویژه این دو مراسم، تضاد سیاسی میزبان‏های آنها بوده است: یکی چهره سرشناس اصولگرا و دیگری چهره برجسته اصلاح طلبان.

به گزارش«جهان» وبه نقل از الف شباهت این دو مراسم هم، علاوه بر حضور چهره های سیاسی، رنگارنگی پذیرایی مراسم بوده است. وجود چندین نوع غذا در شام عقدکنان پسر یک اصولگرا‏ی برجسته و نیز هزینه های اشرافی از قبیل لباس عروس چندین میلیونی، جواهرات چند ده میلیونی و مهریه میلیاردی و ... نیز از مراسم عقدکنان دختر یک اصلاح طلب سرشناس گزارش شده است.

بروز رفتار این گونه از طرف سیاستمدارانی که اوایل انقلاب به ساده زیستی و مردمگرایی خود می بالیدند و معمولاً دو – سه دهه پیش مراسم عروسی خود را ، با ساده ترین تشریفات، برگزارکرده اند، جای تامل دارد.

درباره این تحول صد و هشتاد درجه ای در رفتار برخی سیاستمداران ، تذکر چند نکته ضروری است:

1. رواج تجمل گرایی و اشرافی گری به عنوان یک فرهنگ عمومی، عمدتاً ناشی از رفتار گروه های مرجع و نیز نوع تبلیغات و فرهنگ سازی رسانه ها است و چند نتیجه مهم دارد.

مهمترین اثر رواج فرهنگ تجمل گرایی و اشرافی گری، احساس حسرت و کمبود در میان افراد و طبقات فرو دست جامعه است. احساسی که سرمایه اجتماعی را به شدت کاهش می دهد و می تواند سرچشمه انواع انحرافات و ناهنجاری های فردی و اجتماعی باشد.

علاوه بر این، گسترش روحیه چشم و هم چشمی و رفتارهای تجملاتی ، آن هم در مسایلی نظیر ازدواج، شرایط و امکان ازدواج را سخت تر کرده، باعث افزایش سن متوسط ازدواج می شود و خود یکسری آلودگی ها و ناهنجاری های روانی ـ اخلاقی را در جامعه گسترش می دهد.

علاوه بر همه اینها، رواج اشرافی گری و اسراف و تبذیر آن هم در جوامعی که از نظر اقتصادی دچار تنگناها و مشکلات جدی است و اقتصاد آن بر پایه کار و تولید نمی چرخد، فقر عمومی را تشدید می کند. چرا که اسراف و پر مصرفی، با کاهش از پس انداز حاصل می شود و جامعه ای که کمتر پس انداز می کند، مالاً کمتر سرمایه گذاری و کمتر تولید می کند و دچار «چرخه فقر» Poverty) (Cycle of می شود.

2- در نگاه دینی به موضوع تجمل گرایی و اسراف، باید یادآوری کرد که اولاً اسراف و تجاوز از اعتدال در مصرف، برای همه گناهی بزرگ محسوب می شود،چه مسئول و چه شهروند عادی. ثانیاً در مکتب سیاسی اسلام، اشرافی گری و زندگی پر زرق و برق برای مسوولان و سیاستمداران شدیداً نکوهش شده است.

در الگوی سیاسی ـ حکومتی اسلام، مقامات و مسوولان ارشد مملکتی باید سطح زندگی خود را در سطح طبقات محروم جامعه تنظیم کنند و از همنشینی با ثروتمندان و اشراف بپرهیزند . جالب اینکه ، هر چقدر مقام و مسوولیت بالاتر باشد، زندگی مسوول نظام اسلامی باید زاهدانه تر و ساده تر باشد بطوریکه حضرت علی (ع) در مقام رییس حکومت، زندگی خود را در سطح فقیرترین اقشار حکومت خود قرار داده بود.

کسیکه در جامعه اسلامی مسوولیت ارشد حکومتی به عهده می گیرد، نه تنها باید سطح زندگی شخصی و برخورداری های خود از مواهب دنیوی را به سطح اقشار محروم تنزل دهد، بلکه باید افراد خانواده خود را نیز به زندگی در سطح مردم فرودست جامعه ، عادت دهد. چرا که نظام اسلامی ، برای خانواده مسئول ارشد حکومتی هم وظایف و محدودیتهایی قایل شده است.

خلاصه اینکه دنیا طلبی، اشرافی گری، اسراف و برگزاری مراسم و جشن های پرزرق و برق و تجملاتی در الگوی رفتاری مسوولان نظام اسلامی جایی ندارد و هر کس بخواهد اشرافی زندگی کند و مراسم پرزرق و برق برای عروسی فرزندانش بگیرد، باید حداقل ، مسوولیت کلان حکومتی را رها کرده و به کسب و کار شخصی و یا مسوولیت جزء حکومتی بپردازد. به تعبیر حضرت علی (ع)، مسوولیت و حکومت، طعمه نیست، بلکه امانت است...(نامه 35 نهج البلاغه موسوم به عهدنامه مالک اشتر)

3 - همچنان که گفته شد، در اوایل پیروزی انقلاب تا پایان جنگ تحمیلی، اغلب مسوولان نظام ساده زیست بودند و به تبع آنها مردم نیز زندگی نسبتاً ساده ای داشتند و روحیه حرص و آز و دنیاطلبی به شکل و سطح فعلی در زندگی شخصی ایرانیان وارد نشده بود. در دهه اول انقلاب، به لحاظ شرایط جنگی کشور و همت دولت مردان وقت به ساده زیستی، شکاف درآمدها و ثروت ها کم و نسبتا محدود بود و به همین دلیل، شکایت از نداری و فقر نیز به شدت و گستردگی امروز نبود. جالب اینکه ا مروز، هم درآمد سرانه نسبت به‌آن روزها بسیار بهتر شده و هم انواع رفاهیات و ملزومات نسبتاً زیبا و تجملاتی به خانه عموم ایرانیان راه پیدا کرده است.

با وجود برخورداری بهتر هم میهنان از تجهیزات و امکانات رفاهی نسبت به اوایل انقلاب ، اما طبقه متوسط ایرانی به وضوح بیشتر از دهه 60 از وضع خود می نالد. چرا؟ اقتصاددانان و جامعه شناسان، پاسخ این سوال را با ارایه مفهوم «فقر احساسی» (Psychological Poverty) داده اند.

فقر احساسی حالتی است که یک فرد یا خانواده، احساس می کند افراد یا خانواده های همسایه یا هم شان او وضع مالی و رفاهی بسیار بهتری نسبت به خودش دارند. این احساس، به فرد الغا می کند که جایگاه فعلی من (هر چقدر هم که ثروتمند و مرفه باشم) مناسب من نیست و من باید از رفاه و امکانات بالاتری برخوردار باشم ...

در سالهای اخیر، سریال های تلویزیونی ایران، قرعه کشی های لاتاری گونه بانک ها، رفتارهای تجملاتی و اشرافی گری مسوولان و دیگر گروههای مرجع و الگوی جامعه و بالاخره امکان واردات و عرضه کالاهای تجملاتی و از همه مهمتر ثروتمند شدن ناگهانی برخی افراد عادی« بدون کار و ابتکار » از جمله عوامل رشد پدیده ی «فقر احساسی» در جامعه ایران تلقی می شوند.

هنگام ابتلای یک جامعه به پدیده و بیماری «فقر احساسی» ؛ نکته مهم این است که همه از وضع خود گلایه مند و شاکی می شوند، چه فقرا، چه طبقه متوسط و چه طبقه مرفه و اتفاقاً طبقه متوسط و مرفه در جوامع مبتلا به فقر احساسی شایع، بیشتر از فقرا از وضع موجود گلایه دارند و ناراضی اند و برای بدست آوردن رفاهیات بیشر، بیشتر هم «حرص» می زنند چرا که به وضوح و به وفور می بینند افراد و خانواده های هم شان و هم سطح شان، چه سریع به رفاهیات و مادیات می رسند ...


پدیده فقر احساسی، در جامعه ایران که در آن انواع رانت ها وجود دارد، امکان ثروتمند شدن ناگهانی و بدون کار و ابتکار افراد ، مهیاست، سریعتر هم رواج می یابد و بسیاری از خانواده ها و افراد را مبتلا میکند و رنج می دهد.

4- در شروع دوران سازندگی، برخی مسوولان و مدیران ارشد دولت وقت عملاً ساده زیستی در زندگی شخصی و کاری را کنار گذاشته و علنا به تجملات و اشرافی گری روی آوردند. مسوولان دولت سازندگی در پاسخ به منتقدان به رواج اشرافی گری دولتی می گفتند: " مدیر دولتی باید خوب زندگی کند تا بتواند خوب برای مردم کار کند."

این استدلال برای توجیه اشرافی گری مسوولان، در ظاهر منطقی به نظر می رسد اما اشکال آن این است که وقتی یک مدیر دولتی از ساده زیستی دست کشید و تجملات و اشرافی گری دچار شد، در راهی وارد شده است که انتهایی ندارد.

ویژگی انسان این است که از ظواهر و مطامع دنیا سیر نمی شود و تعبیر بزرگان، مال دنیا، مانند آب دریا شور است، هرچه انسان بخورد، تشنه تر می شود. در واقع مدیری که وارد مسابقه اشرافیت و رفاه طلبی شد، نه تنها مردم و تکالیف اش را فراموش می کند، بلکه برای پاسخگویی به نیازهای فزاینده خود و خانواده اش، به سرعت در خطر سقوط به ناپاکی های مالی هم می افتد...

عجیب نیست که اختلاس و رانتخواری و مفاسد اقتصادی، که در دهه 60 تقریباً نادر بود، در دوره سازندگی به تدریج از گوشه و کنار قوه مجریه سربلند کرد .

شاید گفته شود مسوولان دولتهای غربی که بیشتر از مسوولان دوران سازندگی و فعلی در تجمل و رفاه زندگی می کنند، پس چرا سیستم حکومتی موفق غرب، مسوولان را از اشرافیگری نهی نمی کند؟

پاسخ این است که اولاً در غرب، مسوولان حکومتی از نظر درآمدها و ثروت های بدست آورده به شدت تحت پایش و مانیتورینگ رسانه ها و سیستم های نظارتی هستند و ثانیاً در برخی جوامع غربی هم (نظیر اسکاندیناوی و ژاپن و تا حدودی فرانسه) اشرافی گری و ریخت و پاش غیر متعارف مسوولان ارشد دولتی در زندگی خصوصی شان مقبول و پسندیده نیست و از نظر افکار عمومی ، زشت و ناروا هم تلقی می شود.

* * *
خلاصه اینکه در نظام اسلامی، مسوولان ارشد حکومتی و خانواده هایشان باید و باید ساده زیست باشند. هم نشینی با ثروتمندان، برگزاری مجالس پرزرق و برق شبیه ثروتمندان مسرف و مترف* ، برای مسئولان ارشد نظام اسلامی اکیدا نهی شده است.

در حال حاضر ، یکی از مهمترین خلاءها در قوانین و رویه های حکومتی ما، پایش مسوولان ارشد کشور، از انحراف از این حکم مهم نظام اسلامی است.

هر چند رفتار تجملاتی مسوولان، فرهنگ عمومی را بسوی تشریفات زاید سوق داده و جامعه ایران را شدیداً گرفتار "فقر احساسی" کرده است، اما برای جبران و اصلاح این وضع و تعبیه سیستم های نظارتی در قوانین و رویه های کشور هنوز هم دیر نشده است. پایش مداوم درآمد و ثروت و سطح زندگی و رفاه و حتی مراسم و جشن های خانوادگی مسوولان ارشد نظام، همت بلند قانونگذاران و مسوولان عالی رتبه کشوری را می طلبد. البته کسانی که خود به تجملات و دریافت هدایا و رفتن سفرهای تفریحی به خارج از محل بیت المال و ... آلوده نشده باشند.

خوشبختانه امروز برای تدوین و راه اندازی سیستم پایش مسئولان از نظر ابتلا به اشرافیگری ، زمان بسیار مناسبی است چراکه رئیس محترم دولت، خود در اعتقادات و رفتار و عمل ، ساده زیست است و سعی دارد مدیران و سیستم دولتی را هم از اشرافیگری و اسراف دور کند.

اگر سامانه پایش رفتاری مسئولان در نظام حکومتی ما تعبیه شود و مسوولان مترف و تجمل گرا رسوا شوند و افراد غیر ساده زیست نتوانند به مسوولیت بالا برسند، شاید دیگر شاهد ناهنجاری هایی نظیر لابی ها و حرص زدن ها برای گرفتن پست ارشد دولتی یا ورود به مجلس نباشیم.

منبع: جهان نیوز


اعطای لقب «شوالیه» به سلمان رشدی

در حالی که سال‌ها پس از اقدام جنجالی سلمان رشدی در اهانت به عقاید بیش از یک میلیارد مسلمان و رسوایی‌های پی در پی او در جامعه انگلیس، وی نشان شوالیه و لقب «sir» را از ملکه انگلیس دریافت کرده علت این اقدام الیزابت دوم، پرسش‌هایی را پدید آورده است.

به گزارش خبرنگار «بازتاب» از لندن، ملکه الیزابت دوم، در یک حرکت نمایشی در سالروز تولد خود، شوالیه‌های انگلیسی را برای دادن لقب «سر» به کاخ بکینگهام فراخواند و همچون گذشته، مناسبات با ایران نیز یکی از معیارهای اعطای لقب شد.

رشدی در کنار یکی از آخرین همسرانش که یک مانکن هندی استعلاوه بر سلمان رشدی، که بیش از همه به دلیل حکم اعدام بنیانگذار جمهوری اسلامی علیه وی، شناخته می‌شود، دو تن از کسانی که بیشترین ضربه را به کشور خود وارد آوردند نیز در این لیست قرار گرفته بودند: «اولک گوردوسکی»، جاسوس دو جانبه KGB که بیش از یک دهه سرویس‌های امنیتی انگلیس را تغذیه اطلاعاتی می‌کرد و خانم کریستین امانپور ایرانی ـ آمریکایی که او هم در پیکر یک خبرنگار با مقاصد سیاسی خاص با هر سه رئیس‌جمهور ایران شامل آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی‌نژاد مصاحبه و اهداف خاص خود را دنبال کرده بود، هم در لیست نامزدهای این لقب جای گرفتند.

سلمان رشدی که تنها نویسنده هندی است که در شصت سال گذشته پس از استقلال هندوستان، لقب «سر» به خاطر ادبیات دریافت می‌دارد، در یک دهه گذشته، آماج شدیدترین تهاجم تبلیغاتی از سوی رسانه‌های انگلیسی به دلیل چهار ازدواج خود با دخترانی که دست‌کم سی سال با او اختلاف سنی داشته‌اند، بوده و روزانه اخبار گوناگونی از شهوترانی و فساد اخلاقی بی‌نظیر او، نقل محافل مطبوعاتی انگلیسی بوده است.

در این حال، یک کارشناس سیاسی به خبرنگار «بازتاب» گفت: این اقدام ملکه انگلیس، بیدارباشی برای کسانی است که گمان می‌کنند هرچه در غرب می‌گذرد، در یک پروسه عادی، طبیعی، عالمانه و روشنفکرانه و در راستای انسانیت و حقوق بشر انجام می‌گیرد. این قبیل افراد ساده لوح، تصورشان بر این است که غربی‌ها، عالمانه و مدبرانه و از سر حکمت و رعایت مصلحت تصمیم می‌گیرند و در مقابل، هرچه در این سوی انجام می‌شود، ناشی از تندروی و مصلحت‌نااندیشی و بی‌فکری و مبتنی بر آنارشیسم است.

الیزابت دوم، ملکه 81 ساله انگلیسوی گفت: اکنون بیش از بیست سال است ماجرای سلمان رشدی همچون استخوان در گلوی روابط مسلمانان با غرب مطرح بوده است. در این سال‌ها به رغم رفتارهای زشتی که در چاپ کاریکاتور از رسول خدا‌(ص) خود را نشان داد یا آنچه پاپ درباره اسلام گفت، هزاران بار مؤسسات غربی و حتی دولت‌های آنان از بهبود روابط خود با جهان اسلام سخن گفته‌اند.

این کارشناس ادامه داد: با وجود این این روزها دیدیم که «ملکه» یا مظهر سلطنت انگلیس، تنها به قصد تحقیر نزدیک به یک و نیم میلیارد مسلمان در جهان، «سلمان رشدی» سمبل فتنه‌گری و توهین به اسلام را ملقب و مفتخر به لقب شوالیه می‌کند. اما این مسئله در جهان امروز که مدعی صلح و دوستی و مراوده و گفت‌وگو‌ی تمدن‌هاست، چه معنا و مفهومی دارد؟

وی پرسید: راستی چه لزومی دارد دولت انگلیس در این وضعیت حساس، دست به چنین اقدام ناهنجاری زده و نمک بر زخم مسلمانانی بپاشد که اکنون پانصد سال است بدنشان از تیرهای تفنگ و توپ‌های پرتغالی‌ها و بعد هم انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و آمریکا‌یی‌ها زخمی است؟ درست در زمانی که عراق زیر فشار دولت‌های متجاوز انگلیس و آمریکاست و درست زمانی که اروپا و آمریکا در امنیت کامل و شرق اسلامی در نهایت ظلم و ترور آنهاست، هدف این قبیل رفتارهای سلطنت انگلیس، تنها وارد کردن فشار روحی بیشتر به مسلمانان و تحقیر آنان است.

وی گفت: البته روی سخن من با انگلیس و آمریکا نیست، بلکه مخاطب من تحقیرشدگان ایرانی هستند که همچون رشدی به غرب پناه برده و در مهد آزادی و انسانیت! مشغول لجن‌پراکنی علیه ملت و امتی هستند که زیر فشار چند قرنه استعمار، نمی‌توانند کمر راست کنند و حتی قدرت ندارند به آنان بگویند که به مقدساتش توهین نکنند.

وی در پایان پرسید: راستی معنای اعطای لقب «شوالیه» به این جرثومه خشونت که آتش جنگ تمدن‌ها و فرهنگ‌ها را شعله‌ور کرد، چیست؟

منبع:   http://www.baztab.com


نشریه و محبوبیت مقام معظم رهبری

نشریه چینی از محبوبیت مقام معظم رهبری می گوید

گزارش نشریه چینی درباره محبوبیت مقام معظم رهبری

نشریه " گلوبال پی پل" وابسته به روزنامه چینی‌زبان "گلوبال تایمز" با اشاره به محبوبیت مقام معظم رهبری در جهان اسلام ، از ایشان به عنوان تنها رهبری که جرات رویارویی و مبارزه با آمریکا را دارد ، نام برد.

این نشریه که هر دوهفته یکبار یکی از شخصیت‌های برجسته جهانی را معرفی می‌کند ، شماره اخیر خود را به معرفی شخصیت ، سوابق و فعالیت‌های سیاسی - اجتماعی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی اختصاص داد.

در این نشریه که عکس روی جلد آن تصویر بزرگی از مقام معظم رهبری و در حاشیه آن تصویر رییس جمهوری اسلامی ایران و شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد ،  9مقاله از جمله درباره زندگانی سیاسی - اجتماعی مقام معظم رهبری ، پرونده هسته‌ای ایران ، روابط ایران و آمریکا و چالش‌های ایران و غرب منتشر شده است.

دو هفته‌نامه مذکور پانزده صفحه از 80 صفحه تمام رنگی خود را به درج مطالب مذکور در ارتباط با مقام معظم رهبری و مسایل مختلف ایران بویژه مساله هسته‌ای و چالش میان ایران و غرب اختصاص داده است.

در این مجموعه عکس‌هایی از مقام معظم رهبری در دوران نوجوانی و در مقام امامت جمعه تهران،ریاست جمهوری و رهبری و سخنرانی ایشان در اجتماع هزاران نفر از مردم ایران نیز منعکس شده است.

در بخشی از این مجموعه مقالات از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبری که از بطن مردم برخاسته ونقطه‌ای در مرکز شهر تهران را برای زندگی و اقامت دایم خود برگزیده یاد شده و این مسایل را به عنوان نشانه‌هایی از مردمی بودن و علاقه اقشار مختلف مردم به ایشان نام برده است.

بخشی از این مقاله به شرح تاریخ و محل ولادت مقام معظم رهبری و سپری شدن دوران کودکی و نوجوانی و تحصیل معظم‌له اختصاص یافته است.

نویسنده این مقاله در بخشی از این نوشتار درباره پدر مقام معظم رهبری می نویسد: پدر ایشان در کاشتن بذر مخالفت با حضور و نفوذ خارجیان در امور ایران به خصوص در صنعت نفت ، نقش موثری داشته است.

 

گزارش نشریه چینی درباره محبوبیت مقام معظم رهبری

دوهفته"گلوبال پی پل"در ادامه این مقاله همچنین به مبارزات سیاسی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آغاز فعالیت‌های سیاسی ایشان در معیت امام خمینی (ره) و چندین بار دستگیری و شکنجه ایشان توسط ماموران ساواک در رژیم ستمشاهی اشاره کرده است.

نشریه چینی همچنین به نقش محوری مقام معظم رهبری در حل اختلافات میان گروهی ، جناحی و حفظ وحدت و ثبات در صحنه سیاسی ایران اشاره کرده و از ایشان به عنوان سمبل و عامل وحدت ملی ، ثبات سیاسی و امنیت کشور نام برده است.

این نشریه افزود: با وجود اینکه اختیارات وسیع قانونی در دست آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان شخص اول کشور وجود دارد ، اما ایشان از دخالت مستقیم در اداره امور کشور پرهیز کرده و فقط در زمان لازم و حساس وارد صحنه شده‌اند و به حل و فصل مشکلات می‌پردازند.

در بخش دیگری از گزارش این نشریه چینی ، به خصوصیات اخلاقی و منش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و اهمیت و احترامی که مردم ایران برای ایشان قایل هستند و نفوذ کلامی که معظم‌له در میان مردم دارند ، اشاره شده است.

در این مقاله همچنین اشاره‌ای به زندگی خصوصی مقام معظم رهبری پرداخته شده و مطالبی درباره تعداد فرزندان ایشان و سمت‌های آنان منتشر شده است.

این مقاله همچنین به اختلافات ایران و آمریکا اشاره و خاطرنشان می‌سازد، مخالفت ایران با نظام تک قطبی به رهبری آمریکا از جمله اختلافات تهران - واشنگتن است.

نشریه چینی با اشاره به فشارهای غرب درباره مساله هسته‌ای ایران و مسایلی که ایران در این ارتباط پیش رو دارد ، می‌افزاید: به اعتقاد مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی به سلامت از چالش‌های پیش رو ، تحت رهبری و تجربه (حضرت) آیت‌الله خامنه‌ای گذر خواهد کرد.

 

منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=40968