سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

تحصیلات کم زن

تحصیلات زنم از من خیلی کمتر است اگر چه به زندگی خویش خوشبینم آیا این مساله خیلی مهم است ومی توانددرزندگی من تاثیرداشته باشدبرای رفع این چه بایدکرد؟

 

در رابطه با میزان تحصیلات کلاسیک همسرتان آنچه بیش از همه نقش آفرین است حدود انتظارات شما از ایشان می‏باشد. یعنی اگر هدف شما از زندگی دارا بودن خانواده‏ای سالم و کانونی آکنده از صفا و صمیمیت و مهد پرورش فرزندانی شایسته باشد در این جهت پایین بودن تحصیلات کلاسیک هیچ ضرری ندارد بلکه برخی از افراد تحصیلکرده برآنند که همسرانی دارای تحصیلات نسبتا پایین بگیرند و تجربه نشان داده است که چنین افرادی دارای زندگی صمیمی‏تر و گرم‏تری هستند. زیرا در این صورت زن هماهنگی و اطاعت بیشتری از شوهر دارد و با برتر دانستن او به وی عشق و خضوع افزون‏تری می‏ورزد. البته بسیار خوب است که به تدریج کتاب‏های تربیتی را مطالعه کنند تادرجهت تربیت هرچه بهتر فرزندان کارآیی بیشتری یابند. لیکن اگر انتظارتان این باشد که او نیز مانند شما دارایتحصیلات عالیه و شغل و درآمد باشد و یا خواسته باشید پیوسته بادوستانی که همسرانشان دارای تحصیلات عالیه هستند رفت و آمد خانوادگی داشته باشید ممکن است تدریجا نوعی احساس کمبود در شما ایجاد شود. در اینصورت اولا مسأله را خیلی مهم تلقی نکنید. ثانیا بدانید که رمز خوشبختی اینها نیست. ثالثا این مسأله از هم اکنون قابل علاج است. یعنی همسر شما می‏تواند ادامه تحصیل دهد. برای این مسأله نیز راه‏های متفاوتی وجود دارد از قبیل تحصیل شبانه غیر حضوری و شرکت در امتحانات و ... البته در این زمینه مساعدت‏های خود شما نیز لازم است.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


بیرون رفتن از منزل بدون اجازه شوهر

همسرم همیشه بدون اجازه من به خانه پدرش می رود و به حرف های من وقعی نمی نهد, اختلافاتمان نیز زیاد شده است . لطفا مرا راهنمایی فرمایید؟

 

قبل از هر چیز امید آن داریم که بتوانید با درایت و هوشیاری بر مشکل خانوادگی خود فائق آیید. بویژه آن که شمامجسمه صبر و استقامت و بردباری هستید. از این رو روشن است که خواهید توانست به آرمان‏های خود نائل گردید.به نظر ما مشکل شما در رابطه با همسرتان ناشی از بینش خاص شما درامور داخلی خانه است. زیرا بحث تعیین وظایف زن و مرد و به عبارت دیگر واجبات وظایف آنها جایگاهی دارد و نحوه تدبیر منزل جایگاهی دیگر؛ به عبارتدیگر مقام ترافع و تعیین وظیفه شرعی بازندگی مشترک و اصول آن برای شما مخلوط شده است. برای مثال: بر زن واجب نیست برای مرد غذا تهیه کند و یا لباس او را بشوید و یا بچه را شیر دهد؛ بر مرد واجب نیست هر شب در منزل باشد و یا این که امور شخصی زن را انجام دهد و یا بیش از مقدار معین شده برای او نفقه بدهد ولی با این واجبات زندگی شکل نمی‏گیرد. زندگی در پرتو صمیمیت و احساس مشترک و تلاش هر دوطرف برای بهبود آن معنا پیدامی‏کند. رفتار شما در آغاز با همسرتان و هم چنین تلقین این که این کارها وظیفه تو نیست منجر به آن شده است که ویتلقی دیگری از زندگی و واقعیات آن پیدا کند و مع الاسف از رفتار شما درس تعهد گرفته نشده. بلکه موجب سوءاستفاده شده است. البته این قضاوت مانیز مقداری یک طرفه است شاید همسر شما حرف‏هایی برای گفتن داشته باشد ولی بنابر آنچه که شما نوشتید زمینه ساز این نحوه برخورد خود شمایید. در حال حاضر می‏توانید به پیشنهادهای زیر عمل کنید:

1) باید یک نفراز خانواده شما و یک نفر از خانواده همسرتان - که دارای صلاحیت‏های لازم باشند - با یکدیگربنشینند و در مورد مسائل شما مشورت نمایند. پس از حصول نتیجه شما و همسرتان به توصیه‏های آنان عملکنید.

2) می‏توانید نزد فردی که مورد قبول طرفین باشد رفته و با بیان مشکلات و مسائل خود از او راهنماییبخواهید.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که مطمئن باشید که با سعی و کوشش و کار فکری مداوم و مناسب بر روی همسرتان خواهید توانست آن گونه که می‏خواهید زندگی کنید. به هیچ وجه احساس و اظهار عجز نکنید. مشکل شماآن قدرها هم که نوشته‏اید بزرگ نیست. بلکه از مسائل عادی همه خانواده‏هاست در عین حال قابل حل و اصلاح است.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


اخلاق همسر

اخلاق همسرم نرمال نیست وحالی به حالی می شود ونمی شود روی اخلاق ایشان حساب باز کردآیابرای حل این مساله به علوم غریبه می توانیم مراجعه کنیم راه حل چیست ؟

 

مساله اختلافات خانوادگی با کیفیت و درجات متفاوت در بسیاری از خانواده‏ها وجود دارد. البته مقداری از آن طبیعی است. لیکن درمان آن به کارگیری شیوه‏های اصلاحی بسیار دقیق وظریفی را می‏طلبد. در این راستا سه نکته کاملا اساسی را باید توجه داشت و گرنه هر تلاشی بدون ملاحظه آن خنثی و بیهوده است:

1- حوصله و به اصطلاح زود از کوره در نرفتن.

2- با تدبیر و عاقلانه (نه از روی احساسات خام) عمل کردن.

3- رعایت اصل تدریج و زمان بندی مناسب؛ به عبارت دیگر حتی با بکارگیری بهترین شیوه‏ها هم نمی‏توان انتظارداشت که ظرف چند روز یا چند هفته به نتیجه رسید. بلکه چه بسا حداقل یکسال زمان لازم باشد تا تدریجا با اجرایدقیق برنامه‏های ارائه شده بتوان مشکل را حل نموده و یا به حداقل ممکن رساند.

قبل از هر توصیه‏ای لازم است مسائل خواسته شده را بدقت برای ما گزارش نمایید:

الف) نوع رفتارهای نابهنجار همسر شما چیست؟

1- در برخورد باشما

2- در برخورد با فرزندان

3- در برخورد با خویشاوندان

4- در برخورد با همسایگان

5- در برخورد با دیگران.

ب) نظر خود شما پیرامون علت هر یک از رفتارهای فوق چیست؟

ج) رفتارهای فوق از چه زمانی شروع شده؟

د) فرهنگ رفتاری خانواده همسرتان را شرح دهید.

ه) میزان سواد و آگاهی‏های جانبی همسرتان را بیان کنید.

و) آیا همسرتان علاوه بر خانه‏داری به فعالیت دیگری نیز اشتغال دارد؟

ز) امتیازات و جنبه‏های مثبت همسرتان چیست؟

ح) عکس‏العمل شما در برابر رفتارهای بهنجار و نابهنجار همسرتان و میزان و کیفیت تأثیر هر یک (به تفصیل)؟

ط) وضعیت اقتصادی.

ی) حدود آگاهی بستگانتان از مشکل شما و نقش آنها؟

ک) خصوصیات اخلاقی و رفتاری خودتان میزان ابراز محبت و ...؟

ل) همسر شما به چه چیزهایی بیشتر علاقه و دلبستگی دارد و موضع شما در برابر آنها چیست؟ در حال حاضر اکیداتوصیه می‏گردد به هیچ وجه اختلافات خود را در برابر فرزندان آشکار نکنید و با یکدیگر قرار قطعی گذارید که هراختلافی پیدا شد فقط در خفا مطرح گردد. هر دو نفر به رعایت این مساله جدی و سختگیر باشید و اگر از یک طرفنقض شد طرف دیگر هرگز آن را ادامه ندهد. سپس نتیجه آن را ضمن دیگر مطالب خواسته شده گزارش نمایید. به جای مراجعه به علوم غریبه نیز بهتر است کتاب‏های زیر را مطالعه فرمایید:

1- آیین همسرداری ابراهیم امینی

2- نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری

3- عشق هرگز کافی نیست، پروفسور آرون تی بک

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


عدم تمایل به ازدواج

به خواستگاری دخترخاله ام رفتم و او را به نامزدی اختیارکردم , لیکن بعدازمدتی اظهارداشت که پدرومادرم مرامجبورکردندومن راضی به این امرنبودم چه بایدکرد؟

 

آرامش و سعادت شما در سایه ازدواج صحیح است. شما که از خانم مورد نظر خواستگاری کردید ولکن امروزاظهار ناراحتی می‏کند و راه‏های جدایی را به شما نشان می‏دهد:

 اولا سعی کنید انگیزه این عقب نشینی را از راه‏های مختلف بفهمید و از طریق نزدیک‏ترین دوستان او همچون خواهر برادر و ... در صدد حل و جبران برآیید و در این مسیراز پدر و مادر خود و یا پدر و مادر او کمک بخواهید.

 ثانیا چنان چه به نتیجه نرسیدید و تشخیص دادید این ناسازگاری هر چندگاه در زندگی شما پیش خوهد آمد به طوری که چه بسا مجبور شوید بعد از دو سال و سه سال دیگر بامشکلات فراوان از یکدیگر جدا شوید و بر این باور شدید که آینده زندگی سالمی نخواهید داشت باید همه ملاحظات را کنار بگذارید و از ایشان جدا شوید و بفکر همسر مناسب‏تری باشید.

 ثالثا از مشورت و استفاده از شخصی که هر دوطرف شما را می‏شناسد و خیر و صلاح هر دو شما را می‏خواهد غفلت نکنید که شاید این همان مطلبی است که قرآن اشاره می‏کند:   «و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهله.     و چنان چه از شکاف و جدایی بین دو همسر وحشت وبیم دارید یک داور از خانواده شوهر و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید تا به کار آنان رسیدگی کنند». (سوره نسأ آیه35)

 با اتکال به خدا قضیه را زودتر یک طرفه کنید و خود را در اضطراب و تحیر نگه ندارید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


شوهر بداخلاق و فحاش

رفتار زن در مقابل شوهر بداخلاق و فحاش با فرزندان هم رفتار خوبی ندارد چگونه باید باشد؟

در آغاز نکته‌ای‌ کلی‌ را یادآوری‌ می‌کنیم‌ و سپس‌ به‌ مطالب‌ دیگر خواهیم‌پرداخت‌. در حدیث‌ آمده‌ است‌:

          سه‌ گروه‌ از زنانند که‌ خداوند عذاب‌ قبر را از آنان‌ برطرف‌ کرده‌ و با فاطمه‌زهرا(س‌) در قیامت‌ محشور خواهند شد؛ یکی‌ از آن‌ سه‌ گروه‌ زنانی‌ هستند که‌بر بداخلاقی‌ همسرشان‌ صبر می‌کنند.(وسائل‌ الشیعه‌ ج‌ 21، ص‌ 285)

          رسول‌ خدا(ص‌) فرمود: هیچ‌ مؤمنی‌ نیست‌ مگر آن‌ که‌ همنشینی‌ دارد که‌ اورا آزار می‌دهد. با توجه‌ به‌ این‌ احادیث‌ و اجر و پاداشی‌ که‌ برای‌ صابران‌ به‌ویژه‌ صبر بر اذیت‌ همسر وجود دارد شما با صبر و تحمل‌ و به‌ کار گرفتن‌روش‌های‌ مناسب‌ سعی‌ در اصلاح‌ وضعیت‌ موجود داشته‌ باشید.

          توصیه‌های‌ دیگر:

          1. سعی‌ کنید همواره‌ در منزل‌ و در برابر شوهر و فرزندانتان‌ نکات‌ مثبت‌همسرتان‌ را یادآور شوید؛ مثلاً همین‌ که‌ مراقب‌ لوازم‌ خانه‌ است‌ و یا این‌ که‌ایشان‌ به‌ خویشان‌ خود بسیار احترام‌ می‌گذارد و... این‌ کار موجب‌ خواهد شدنقاط‌ مثبت‌ در ایشان‌ تقویت‌ گردد.

          2. پذیرفتن‌ ریاست‌ شوهر در خانه‌ کار بدی‌ نیست‌ و پذیرفتن‌ ریاست‌ایشان‌ در خانه‌ ضرری‌ ندارد و از نظر روانی‌ ایشان‌ را تامین‌ کرده‌ و آرامش‌ را به‌خانه‌ باز می‌گرداند.

          3. کارهای‌ بد او را به‌ خوبی‌ پاسخ‌ دهید؛ مثلاً اگر انسان‌ حرف‌ زشت‌ زدشما ذکر خدا بگویید و عکس‌ العمل‌ نشان‌ ندهید.

          4. از زندگی‌ خود برای‌ اطرافیان‌ چیزی‌ نگویید و سخن‌ دل‌ خود را تنهابرای‌ خدا بگویید و با گفتگوی‌ با او دل‌ خود را آرام‌ سازید.

          5. محیط‌ زندگی‌ را به‌ گونه‌ای‌ در آورید که‌ رغبت‌ همسرتان‌ برای‌ گفتگو بافرزندان‌ بیشتر شود و حتی‌ الامکان‌ از تشنجات‌ و بگومگوها دوری‌ کنید هرچند حق‌ به‌ جانب‌ شما باشد.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


خیانت زن به مرد

از نظر قرآن خیانت زن به مرد چه احکامی دارد؟

 

خیانت زن به مرد، صورت‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد; مانند: خیانت اقتصادی و مالی‌; یعنی زن در غیاب مرد، بی‌اذن او در اموال مرد تصرف کند و در جایی که مرد رضایت ندارد، مصرف نماید و بعداً به مرد نگوید، و خیانت عرضی و آبرویی‌; یعنی زن اسرار مرد را افشا نماید و او را نزد دیگران بی‌آبرود کند. یکی از خیانت‌های زن به مرد این است که با مرد اجنبی رابطه ی نامشروع داشته باشد. اگر این رابطه ی نامشروع با چهار شاهد عادل و دیگر شرایط آن ثابت شود، حکم زنا بر زن جاری می‌شود. اگر چهار شاهد عادل وجود نداشت‌، حکم آن در قرآن این گونه بیان شده است‌: "والَّذین‌َ یَرمون‌َ اَزوَجَهُم ولَم یَکُن لَهُم شُهَدأُ اِلاّ  اَنفُسُهُم فَشَهـَدَه ی‌ُ اَحَدِهِم اَربَع‌ُ شَهـَدَت‌ٍ بِاللّه‌ِ اِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الصّـَدِقین  ، والخـَمِسَه ی‌ُ اَن‌َّ لَعنَت‌َ اللّه‌ِ عَلَیه‌ِ اِن کان‌َ مِن‌َ الکـَذِبین‌; (نور، 6 و 7) کسانی که همسران خود را متهم ]به عمل منافی عفت می‌کنند[ و گواهانی جز خودشان ندارند، هر یک از آنان باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهند که از راست گویان است‌; و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغ گویان با شد." پس از این پنج شهادت مرد، زن می‌تواند این اتهام را با پنج شهادت دیگر از خود نفی نماید. این شهادت‌ها در محکمه ی عدل و در حضور قاضی انجام می‌گیرد، که در اصطلاح فقه به آن "لعان‌" گفته می‌شود. در صورتی که مرد و زن در حضور قاضی این شهادت‌ها را اجرا کنند، زن و مرد بدون نیاز به صیغه ی طلاق فوراً از هم جدا می‌شوند. زن برای همیشه بر مرد حرام می‌شود و ازدواج مجدد میان آن دو امکان ندارد. حد قذف (مجازات اتهام زنا به زن پاک دامن‌) از مرد و حد زنا از زن برداشته می‌شود، و اگر از این ماجرا فرزندی به وجود آمده باشد از مرد منتفی و به او نسبتی نخواند داشت‌; ولی نسبتش با زن محفوظ است‌. البته اگر زن از پنج شهادت خود داری کرد، حد زنا بر او جاری می‌شود. موضوع "لعان‌" احکام و مسائل دیگری دارد که برای آگاهی از آن‌ها باید به کتاب‌های فقهی رجوع نمود.(ر.ک‌: تحریر الوسیله‌، امام خمینی‌، ج 2، ص 359 ـ 362، مؤسسه ی اسماعیلیان / تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران‌،  ج 14، ص 377 ـ 385، دارالکتب الاسلامیه ی‌.)

یکی از عواملی که بنیان هر جامعه‌ای را متزلزل کرده و حتی می‌تواند فروپاشد، همانا "سوء ظن‌" افراد نسبت به یکدیگر است‌، به خصوص این که این عنصر زهرآگین به جامعه کوچک خانواده ی مسلمانان راه پیدا کند; قرآن مجید در رابطه با اجتناب از این صفت زشت اخلاقی می‌فرماید: "یَـََّأَیُّهَا الَّذِین‌َ ءَامَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّن‌َ الظَّن‌ِّ إِن‌َّ بَعْض‌َ الظَّن‌ِّ إثم‌ٌ; (حجرات‌، 12) ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید; چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است‌." (ر.ک‌: فتح‌، 12) گمان بد، نه تنها به طرف مقابل و "حیثیت و آبروی‌" او، لطمه وارد می‌کند و روح "بی‌اعتمادی‌" را در جامعه کوچک خانواده سایه افکن می‌نماید، بلکه برای صاحب آن نیز بلای بزرگی است که همانند خوره او را آزار می‌دهد و دنیائی وحشت ناک و آکنده از غربت را برای او فراهم می‌سازد. اسلام اجازه نمی‌دهد هر کسی با این کار با آبروی دیگران بازی می‌کند و جهنمی نیز برای خویش به وجود آورد. رسول گرامی اسلام‌در حدیثی می‌فرماید: "خداوند خون و مال و آبروی مسلمان را بر دیگران حرام کرده و همچنین گمان بد درباره او بردن را"(ر.ک‌: مهجّه ی البیضأ، فیض کاشانی‌;، ج 5، ص 268، دفتر انتشارات اسلامی‌.)

اما راه مقابله با این گناه‌: اولاً: گمان بد را، انسان از خود دور سازد، به این ترتیب که به راههای حمل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل وجود دارد، در ذهن خود مجسم سازد تا به تدریج بر "گمان بد" غلبه کرده "گمان نیک‌" و خیر را جایگزین آن نماید. قرآن می‌فرماید: "چرا هنگامی که این (تهمت‌) را شنیدند، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آن‌ها است‌) گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ و آشکار است‌؟! (نور، 12) به همین جهت است که در آموزه‌های روایی اهل‌بیت‌: چنین دستور داده‌اند، که اعمال برادران و خواهران ایمانیت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن تا وقتی که دلیلی بر خلاف آن قائم شود.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت‌الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 14، ص 396 و ج 22، ص 181، دارالکتب الاسلامیه ی / اصول کافی‌، کلینی‌;، ج 2، ص 363، دارالکتب الاسلامیه ی‌.)

ثانیاً: اگر گمان بدی‌، بدون اختیار در ذهن پیدا شد، در عمل کوچکترین اعتنائی به آن نکنید و ترتیب اثری به آن ندهید و طرز رفتار خویش را دگرگون نسازید. در حدیثی از پیامبر اکرم‌می‌خوانیم‌: سه چیز است که وجود آن در مؤمن پسندیده نیست و راه فرار دارد، از جمله سوء ظن است (فمخرجه من سوء الظن ان لا یحققه‌) که راه فرار از آن این است‌، که به آن جامه عمل نپوشاند."(ر.ک‌: بحارالانوار، علامه مجلسی‌;، ج 72، ص 201، مؤسسه ی الوفأ، بیروت / معراج السعاده‌، ملااحمد نراقی‌، ص 161، انتشارات جاویدان)

مرا پیر دانای مرشد شهاب دو اندرز فرمود بروی آب‌

یک آن‌که بر خویش‌، خوش بین مباش  دگر آن‌که بر خلق بدبین مباش‌

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

 


تخطی و خطای همسر،

در صورت تخطی و خطای همسر، بر اساس احادیث و روایات قرآنی با وی باید چگونه برخورد شود؟

 در پاسخ به سؤال شما توجهتان را به نکات زیر جلب می کنم:

  الف)- قاعده ی کلی در این گونه موارد یافتن علت این مسایل است به عبارت دیگر مشاوره زمانی می تواند پاسخ دقیق و راه حل مؤثری را ارایه دهد که از جزییات زندگی اقتصادی و فرهنگی پرسشگر آگاه شود تا بتواند علت بروز ناهنجاری را بیابد. بنابراین آنچه بنده به شما خواهم نوشت لزوماً پاسخ دقیق و صحیح نیست و ممکن است دلیل، چیز دیگری باشد.

  ب)- امروزه مراکز مشاوره حضوری و تلفنی هستند که چه بسا بصورت رایگان، خدماتی ر ا ارایه می کنند که به نظر می رسد شما می توانید از آنها کمک بگیرید.

  ج)- علت بروز چنین ناهنجاریهایی ممکن است عوامل زیر باشند:

  الف)- مشکلات مالی که باعث عدم تمکین خانواده می شود و در این باره تا حدودی خانوادها مُحِق هستند و وظیفه تأمین مالی به عهده ی پدر می باشد. گر چه طبیعی است برای هر خانواده ای امکان بروز مشکل مالی وجود دارد و خانواده ها در این زمینه باید صبور و شاکر باشند.

  ب)- عدم رفتار صحیح: چه بسا همسر از حداقل حجاب که در اسلام کافی می باشد پیروی می کند اما مرد خواستار مراعات حجاب بیشتر است مثلاً، چادر به جای مانتو، و به جای اینکه این مسأله را با مهربانی و مرور به او تفهیم کند و از اینکه او حجاب را مراعات می کند سپاسگزاری کند، او را در فشار می گذارد و یا با زبان او را آزار می دهد و زن نیز در مقابل لجاجت می کند. یا اینکه از نظر جنسی به اندازه ی کافی او را تأمین نمی کند و تنها به ارضاء شهوت خود متوجه است و این موضوع در بلند مدت باعث عدم تمکین زن و بروز رفتارهای نابهنجار می شود.

  مرد باید قبل از ارضای خود همسرش را با ملاعبه و بازی و ...آماده کند تا او نهایت لذت را از ارتباط جنسی ببرد.

  پدر و مادر با مطالعه ی کتاب در زمینه ی روابط خانوادگی، شرکت در جلسات مشاوره، فکر کردن نسبت به رفتار خود و برنامه‌ریزی خواهند توانست بر این مشکلات غلبه کنند. مثلاً از خود بپرسید: آخرین باری که به همسرم هدیه داده ام چه زمانی بوده؟ هدیه ممکن است یک شاخه ی گل باشد و نیازی به هزینه دار بودن نیست. و این که آخرین باری که او را بوسیده‌ام و

    به او گفته ام دوستت دارم چه زمانی بوده؟ خانواده ی من چه نیازهایی دارند که من به آنها توجه کافی نداشته ام و ... پاسخ به این سؤالات خود بخود مشخص خواهد کرد که علت این رفتارها چیست؟ خانواده ی من با چه افرادی دوست می شوند؟ چه فیلمهایی را نگاه می کنند، به چه جلساتی می روند؟ همه این مسایل در شکل گیری شخصیت آنها مؤثر است و مرد در این زمینه مسؤول می باشد.

  د)- گاهی نیز پدر به تمامی وظایف خود عمل می کند اما خانواده نسبت به خدمات او دچار غفلت هستند که آن نیز با محبت و صحبت محترمانه با آنها و صبر به مرور حل می شود.

  پس برای حل مشکلی که فرمودید علاوه بر مطالبی که عرض شد، عمل به این موارد مفید خواهد بود.

  الف)- خواست حقیقی برای اصلاح خود و خانواده ی خود، شما باید در اهمیّت رفع مشکلی که بیان کرده اید (مخصوصاً در مورد نماز و حجاب) بیشتر فکر کنید تا تصمیم و اراده ی شما برای حل این مشکل محکم تر شود.

  ب)- بررسی بهترین راه ها برای حل این مشکل که به بعضی از راه حل ها اشاره کردیم، ولی شما باید بر اساس وضع موجود در خانواده  خود در مورد استفاده از این راه حل ها بیشتر دقت بفرمایید.

  ج)- مطالعه مطالب مختصری در باب امر به معروف و نهی از منکر که بسیار ضروری است و بدون مطالعه این مطلب (امر به معروف و نهی از منکر) کسی حق ندارد بر دیگری امر و نهی کند.

  د)- تغییر سریع و اساسی در جوّ زندگی که بسیار ضروری به نظر می رسد. این تغییر باید از گفتار و رفتار شروع شود و در ابتدا ممکن است شما کمی به زحمت بیفتید، اما با صبر و تحمل به هدف خود که اصلاح وضع موجود در خانواده می‌باشد خواهید رسید.

  ه)- برای مدت کوتاهی در خانه به زن و فرزند خود امر و نهی نکنید تا حساسیّتی که نسبت به شما پیدا کرده اند از بین برود و وقتی که تغییر مثبت را در گفتار و رفتار شما مشاهده کردند می توانید با زبان خیلی نرم و مهربان دوباره امر به معروف و نهی از منکر را شروع کنید، البته بسیار کم تر از گذشته.

  و)- در مورد مسأله حجاب و نماز باید رفت و آمدهای فامیلی و دوستانه را طوری تنظیم کنید که همسر شما با خانمهای با حجاب در فامیل بیشتر رفت و آمد داشته باشد تا بدون نیاز به بحث و جدل با ایشان، به حجاب علاقمند شوند. و در این زمینه باید در ایام سوگواری مثل محرم و صفر یا دهه فاطمیه و ... مجالس عزا در خانه بر پا کنید اگر چه مختصر باشد، این کار همسر شما را با خانمهای با حجاب در محله و فامیل بیشتر آشنا می کند و در آن جوّ معنوی عزاداری موقعیّت مناسب‌تری برای آنچه خواسته اید فراهم می شود.

  زـ توصیه می کنیم با طرح نوع تخطی در حضور یک مشاور مذهبی یا روان شناس به درمان بپردازید. مطالعه کتب زیرا پیشنهاد می کنیم:

  1ـ آیین همسرداری، ابراهیم امینی 2ـ بهشت خانواده، دکتر مصطفوی 3ـ ازدواج مکتب انسان سازی، شهید پاک نژاد و ...

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


گوش دادن به حرف های همسر

خانمم خیلی تمایل دارد من شنونده خوبی باشم و همیشه پای صحبتهای ایشان باشم و من متأسفانه چنین عادتی نداشته و ندارم و همین باعث اختلاف شده است و اصلاً عادت ندارم در خانه باشم به دلیل مشغله کاری و فوق برنامه در بیرون از منزل. خواهشمند هستم بفرمایید چگونه با تمرین به حد اعتدال برسم زیرا احساس مسئولیت بیرون از منزل من بسیار زیاد است؟

 آیا تا به حال فکر کرده‌ای چرا احساس مسئولیت نسبت به بیرون از منزل و کارهای خارج از خانه زیاد است؟ اگر فکر نکرده‌ای پس از وصول این نامه درباره‌اش فکر کن آیا واقعاً احساس مسوولیت است؟ آیا آن چیزهایی که برایش احساس مسئولیت می‌کنی واقعاً ارزشمند‌تر از همسر و همدم و هم نشین و هم راز و غم خوار و همه چیز تو هستند؟ به نظر نمی‌رسد کاری بیش از حد ضرورت برای اداره خانه و خانواده از همسر انسان ارزشمندتر باشد؟ مگر کاری که مربوط به حقوق واجب الهی باشد تازه آن هم قابل بحث است؟ آیا اگر همسرت حالش بد بشود و مؤذن هم اذان بگوید و احتمال بدهی اگر او را به درمانگاه نرسانی ممکن است از بین برود؟ شما چه کار می‌کنی اول او را به درمانگاه می‌رسانی یا نماز اول وقت می‌خوانی؟ اگر خشک مقدسی بکنی و اول نماز بخوانی خداوند راضی نیست و اگر اول همسرت را به درمانگاه می‌بری که حتماً چنین است، شما همسرت را بر فرمان خدا ترجیح داده‌ای آیا کارهای بیرون از خانه مهمتر از فرمان خداست که حتی اگر موجبات ناراحتی همسرت را فراهم کند باز هم آنرا ترجیح می‌دهی؟

  بنابراین احتمال می‌رود این سخن که در برابر کارهای بیرون از منزل احساس مسئولیت می‌کنی  (حتی بیشتر از همسرت) نوعی توجیه باشد، شاید علت آن تأمین معاش باشد اگر این دلیل باشد، آیا نمی‌توانی به طور منطقی با همسرت صحبت بکنی که برای آینده زندگی‌ات لازم است تلاش بیشتری بکنی. در این صورت نیز آینده‌ای که بخواهد با کدورت یار و همراه و غمخوار انسان فراهم بشود و زندگی شیرین را تلخ کند آیا آینده خوب و شیرینی است. گاهی ما مردان برای فرار از محیط خانه و خانواده توجیهاتی از قبیل احساس مسوؤلیت، آینده زندگی و ... می‌آوریم. آیا تا بحال با خودت فکر کرده‌ای چرا حاضر نیستی در کنار همسرت بنشینی و عیش و عشرت داشته باشید؟ آیا تا بحال فکر کرده‌ای که برخی برای ناز و غمزه یارشان ساعتها و روزها و ماهها وقت صرف می‌کنند. بسیاری از جوانان در کوچه و خیابان پرسه می‌زنند و به لبخند و کلامی از معشوق خودشان قانع‌اند. گاهی ساعتهای متمادی می‌گردند و می‌چرخند و ... گاهی سرهای خودشان را برای لحظه یا لحظاتی در کنار  معشوقه به باد می‌دهند؟ آیا فکر کرده‌ای که رفتارت غیر فطری است و باید ریشه‌یابی بشود. انسان از مؤانست با همسرش سیر نمی‌شود و اگر اقتضائات زندگی نبود دوست داشت دایماً در کنارش باشد ولی اقتضائات زندگی اجتماعی چیز دیگری است ولی آیا این اقتضائات تا آنجاست که زن مورد عشق قرار نگیرد. دوست عزیز زن به طور فطری دوست دارد همسرش به او ابراز عشق ومحبت بکند و عدم ابراز مؤدت و محبت به زن بدترین شکنجه است شما حاضری همسر خوبت را با شلاق بی‌محلی وکم محلی شکنجه کنی؟ قدری تأمل کن، خود پاسخ خویش را خواهی یافت، توصیه می‌کنم کتاب نظام حقوق زن در اسلام وکتاب مسأله حجاب هر دو از شهید مطهری را بخوان.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


به همسرم اعتماد ندارم

اینجانب مدت پنج ماه است که ازدواج نموده ام در این مدت هیچ گونه مشکلی با طرف خود نداشته و ندارم تنها موضوعی که من را زجر می دهد نداشتن اعتماد همسرم به جامعه می باشد. سؤال بنده در این مورد است که چگونه با سوءظنی که همسرم نسبت به جامعه دارد و حتی این سوءظن دامن من را هم گرفته. برخورد نمایم آیا با بی اعتنایی می توان سوءظن او را نسبت به افراد پیرامون خود برطرف کرد یا با ارائه دلایل بهتر می توان این نقطه ضعف او را برطرف نمود من بارها و بارها با او صحبت نموده ام اما چنین به نظر می رسد که هیچ گونه تأثیری در او بوجود نیامده و در این کار مستأصل مانده ام و نمی دانم چگونه شک و بدبینی او را نسبت به خود و خانواده خود و افراد پیرامون او برطرف نمایم. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

 

سوء ظن و بی اعتمادی افراد دارای ریشه ها و زمینه های است که برای از بین بردن آن باید آن ریشه ها و زمینه ها را شناخت و از بین برد. در مورد همسر شما برای ما مشخص نیست ریشه بی اعتمادی و سوءظن او در کجاست ولی شما اگر اندکی تامل و تفکر بنمایی حتماً قادر خواهی شد ریشه آن را پیدا کنی در این صورت قدرت می یابی ریشه آنرا بخشکانی اگر با صبر و حوصله و بردباری و بدون پرخاش و سخن گفتن و توضیح و تفسیر مکرر ومتوالی وموعظه و نصیحت. موعظه و نصیحت در این زمینه شاید اثر چندانی نداشته باشد.

  ممکن است ریشه این بی اعتمادی در دوستان و آشنایان همسر شما باشد و او از طریق آنها به طور مرتب مواردی را بشنود و ببیند که او نیز شما و دیگران را همانند موارد مشابه احساس کنند. اگر کسی بطور مکرر با افراد  غیر قابل اعتماد مواجه بشود و یا به افرادی اعتماد بکند و از اعتماد او سوء استفاده کنند و یا خودشان را خوب جلوه بدهند و پس از مدتی روشن شود که غیر قابل اعتماد بوده اند به مرور فرد در مواجه با افراد مبتلا به بی اعتمادی و سوء ظن می شود وگمان می رود دیگران نیز مثل موارد قبلی عمل خواهند کرد.

  بنابراین برای رفع این رذیله اخلاقی باید از فضای موجود خارج شود، کمتر داستان بی اعتمادی بشنود، داستانها و قصه های حاکی  از اعتماد بشنود، از حسن اعتماد دیگران در نزد او سخن گفته بشود. افرادی را با او مواجه سازیم که قابل اعتماد باشند و او در عمل ببیند که همه غیر قابل اعتماد نیستند بلکه برخی افراد قابل اعتماد نیستند.

  شما و خانواده تان باید بطور عملی به او ثابت کنید به او اعتماد دارید و خود را نیز در عمل قابل اعتماد و حسن ظن نشان دهید نه در حرف و سخن. البته شاید کار سخت ومشکلی باشد ولی غیر ممکن نیست ولی نیازمند تدبر، تفکر، تعقل، تدبیر و برنامه ریزی دارد و کاری شدنی است. باید با او رابطه ای بسیار صمیمانه و دوستانه بدور از تملق برقرار کنید و نیازهای روحی و روانی اش را ارضاء نمایید و این مسأله در جلب خوشبینی او تأثیر بسزایی دارد.

  توصیه می کنیم برای حل مشکل به یک روانشناس مراجعه و با توضیح بیشتر در خصوص وضعیت زندگی و زمینه ها و موقعیت‌هایی که نشانگر  بی اعتمادی است برای ریشه یابی و از بین رفتن این خصیصه زشت از او یاری بطلبید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


بی احترامی به دیگران

دختری هستم حدود یکسال عقد کرده ام شوهرم دیگران را قبول ندارد و به هیچ کس احترام نمی گذارد لطفاً راهنماییم کنید؟

این که یک فرد هیچ کس را قبول نداشته باشد امری بعید و تقریباً غیر ممکن است. شاید تمام کسانی که شما مدنظر دارید مورد قبول ایشان نداشته نباشد  ولی اینکه هیچ کس را  قبول باشد امری دور از ذهن است. اصولاً افراد همنوعانی که به لحاظ جنبه های مختلف جسمی، فرهنگی، و فکری، علاقه ها و سلیقه ها و باور ها و اعتقادها به خودشان شباهت داشته باشند قبول دارند این امر نه تنها در میان انسانها مصداق دارد بلکه در سایر موجودات نیز صدق می کند. از قدیم الایام گفته اند:

کبوتر با کبوتر باز با باز                         کند هم جنس با هم جنس پرواز

  حتماً مشاهده کرده ای که اصولاً بچه ها بهتر با یکدیگر بازی می کنند. دختر بچه ها با یکدیگر بهتر بازی می کنند نوجوانان بیشتر با هم انس می گیرند. افراد یک روستا و شهر و استان... وقتی در خارج از روستا و شهر و استان قرار می گیرند انس و الفتشان نسبت به همدیگر بیشتر می شود زیرا از جنبه هایی به یکدیگر شبیه هستند بنابراین علت عدم قبول افراد توسط همسر شما این است که افراد مقابل را با خودش هم سنخ و هم فکر نمی بیند ولی اگر افرادی با خودش شبیه باشند حتماً آنان را قبول خواهد داشت.

  مسأله دیگری که ممکن است در این مسأله دخالت داشته باشد تربیت خانوادگی اوست. اگر فردی در کودکی و نوجوانی مورد تحقیر و بی احترامی قرار گیرد و غرورش شکسته شود در بزرگی او نیز دیگران را مورد تحقیر قرار خواهد داد و با غرور بلکه تکبر و خود فروشی و بی اعتنایی و بی احترامی به دیگران سعی خواهد کرد که کمبود خودش را در دوران گذشته جبران کند.

  بنابراین شما دوست عزیز و گرامی باید سعی کنی زمینه‌هایی که موجب بروز چنین خلق و خویی در همسرت شده است شناسایی کنی و با از میان بردن آنها سعی در اصلاح وی بنمایی. سعی کن بیشتر از او در حضور دیگران تعریف و تمجید کنی. او را بزرگ بشمار. مردان دوست دارند قدرتمند جلوه کنند. غرورش را جریه دار نکن بلکه او را در جمع بالا ببر. بزرگ شمردن مرد باعث می‌شود او نیز طرف مقابل را بالا ببرد و شاید این مسأله کمک کند دیگران نیز همانند شما او را بزرگ بشمارند که اگر چنین بشود او نیز نسبت به آنان خوشبین خواهد شد.

  باید سعی کنی جنبه هایی که باعث می شود شوهرت نسبت به افراد مورد نظر خوشبین نباشد از میان برداری و این امر با ایجاد چنین حالتی در افراد دیگر نسبت به همسر شما محقق می شود.

  اگر با تمرین و ممارست و مطالعه در مورد ویژگی های مردان تغییری در رفتار شوهرت حاصل نشد به یک روان شناس مراجعه کن. برای اطلاع بیشتر به کتاب ایجاد صمیمیت در زوجین نوشته قبادی و سایر کتابهای تربیتی مراجعه کن.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com