سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

دخالت دیگران و درخواست مهریه

دختری هستم که سه سال عقد کردم و پدرشوهرم اجازه عروسی گرفتن را نداد و در یک اتاق کوچک در منزل آنها زندگی می کنیم ولی من راضی نبودم اما شوهرم به دادگاه کشاند و من هم درخواست مهریه ام را رد کردم دوست دارم با شوهرم زندگی کنم ولی شوهرم قبول نمی کند چه باید کرد؟

 

شما که الحمدا... از درک و فهم خوب برخوردار هستید و به خوبی مصلحت خودتان را می توانید تشخیص بدهید، و اکنون نیز این را ابراز کرده اید، چه خوب بود وقتی قرار ادامه زندگی داشتید،‌که راه و تصمیم درست هم همین بوده و هست، در همان ابتدا نیز بنای مخالفت را نمی گذاشتید و به مرور زمان با موافقت همسرتان در صورت توانایی مالی منزلی مستقل تهیه می‌کردید.

  به نظر می رسد خانواده ی همسرتان از تمکن مالی برخوردار نبوده، لذا اجازه برگزاری مراسم عروسی را نداده، اگر می‌خواستید در برگزاری عروسی اصرار بکنید راه های مسالمت آمیز و محبت آمیز با وساطت بزرگترها و از روشهای دیگر غیر از آنچه شما در پیش گرفته بودید نیز وجود داشته است.

  لابد می دانید در شرایط کنونی با وضعیت درآمدی زوج های جوان و میزان مهریه های موجود امکان بازپرداخت مهریه برای مردان میسر نیست و دختران و پسران و خانواده ها نیز با علم به عدم توان پرداخت، مهریه ها را تعیین می‌کنند. بنابراین اگر چه به لحاظ شرعی و قانونی درخواست مهریه حق زوجه است، ولی واقعیت این است که مردان توانایی پرداخت مهریه را ندارند.

  خواهر گرامی، دریافت مهریه اگر چه حق است، ولی اگر به عنوان حربه ای برای مقابله با شوهر به کار رود، کمکی به ایجاد صفا و صمیمیت و استحکام خانواده نمی کند. بنابراین توصیه ما این است که زندگی خودتان را ادامه بدهید و از درخواست خودتان با این تعهد که هر وقت شرایط مهیا شد، مهریه را پرداخت کند. از درخواست خودتان می توانید انصراف بدهید و بطور عملی نشان دهید که به زندگی علاقه مند هستید. اگر بتوانید ـ که می توانید ـ قلب شوهرتان را تسخیر کنید رسیدن به خواسته‌هایتان اگر برای او مقدور باشد، راحت و آسان خواهد شد. بکوشید قلبش را با خودتان همراه کنید. با زور و اجبار زندگی شیرین نمی شود.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


طلاق و رجوع

در دوران عقد با شوهرم مشکلات زیادی داشتم(لجبازی و خودخواهی) و مادرش نیز دخالت می کرد و شوهرم کمتر به من توجه می کرد از هم جدا شدیم ولی کمی او را دوست دارم و آنها آمده اند و تقاضای ازدواج مجدد کردند ولی من می ترسم که دچار مشکل شوم چه باید کنم؟

 

 

  خواهر عزیز و ارجمند توجه کن از گذشته عبرت بگیرید و عوامل ناسازگاری (لجبازی و خودخواهی) را کاهش دهید. چرا زن و شوهر باید لجبازی کنند، چرا عاشق هم نباشند. تلاش کنید عوامل را شناسایی کنید و با آن به مقابله برخیزید. با حفظ احترام شوهرتان و مادرش می توانید زندگی بسیار شیرینی بیافرینید. هرگز توقع نداشته باشید دربست در اختیار شما باشد و مادرش را رها کند بلکه می توانید با احترام به مادرش و ابراز این احترام در برابر او هم برای خودتان شخصیت و احترام بیابید به زندگی و شیرینی آن و عوامل وحدت آفرین فکر کنید: این شعار زنان ژاپنی را به یادداشته باشید: "ما همسران خود را می سازیم و به آنها آرامش و قدرت می دهیم تا آنها جامعه رابسازند و به آن آرامش وقدرت بدهند."

  آنچه زنان ژاپن گفته اند ترجمان آیه کریمه قرآن است که می فرماید: "زنان وسیله آرامش مردان هستند" و امام  خمینی‌"ره" نیز فرمود: "از دامن زن مرد به معراج می رود."

  زن اگر از استعداد و توانایی خدادادی خودش استفاده کند قادر است شرایط زندگی را آن گونه که می خواهد مهیا کند و بسازد. مهم این است که تصمیم بگیرد و بخواهد چنین بشود. برای نمونه چند توصیه برای تسخیر قلب شوهرتان بیان می کنیم:

  الف) راز نگه دار شوهرتان باشید.

  ب) سعی کنید برایش آرامش ایجاد کنید.

  ج) تفریحات سالم و مشترک داشته باشید.

  د) از همدیگر تشکر و تحسین کنید.

  هـ) خوبی های او را مطرح و از آن تعریف کنید.

  و) صمیمیت را حفظ و ابراز کنید.

  ز) به همسرتان اعتماد کنید.

  ح)هرگز سرزنش نکنید بلکه او را امیدوار به آینده سازید و از پیشنهادات خوب او استقبال و تشویقش کنید.

  ط)در همه حال سعی کنید از او دفاع کنید.

  ی)خانه و وضع ظاهر خود را در مواجه با او مرتب و تمیز کنید.

  و ...

  با توکل بر خدا و تصمیم جدی بر عبرت گرفتن از گذشته و ایجاد فضایی مملو از عشق و صفا و محبت و بدور از کینه و کدورت زندگی جدیدتان را آغاز کنید.

  انشاءا... شادکام باشید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


ممانعت همسر از دیدار با والدین

زنی 20 ساله هستم سه سال در عقد همسرم هستم. اکنون دو ماه است که تشکیل زندگی داده ایم طولانی بودن مدت عقد سبب مشکلات و اختلافاتی و حتی قهر میان شوهر و خانواده ام گردید. با این همه بشدت به هم علاقمندیم به خاطر اختلافات میان همسر و خانواده ام او مانع رفتن من به خانه پدرم است. آنها نیز بدیدار من نمی‌آیند و گمان می کنند من شوهرم را به آنها ترجیح داده ام. به همین دلیل اصرار بر جدایی ما دارند. از طرفی همسرم نیز گمان می کند که پدر و مادرم مرا فراموش کرده اند وقتی اصرار می کنم مرا به خانه آنها ببر می گوید آنها اگر تو را می‌خواستند حداقل به دیدنت می آمدند. والدینم دائم جهزیه ام را به رخم می کشند و تهدید می کنند که روزی می‌آیند و می برند. باز هم می گویم شوهرم مرد خوبی است و من او را دوست دارم و از نظر مالی هم مشکلی نداریم اما ناراحتی من این است که در قبال ممانعت همسرم از دیدار والدینم و نیز دخالتهای پدر و مادرم مبنی بر طلاق چه کنم؟

 

اختلافات بین خانواده زوجین یکی از مسایل طبیعی است و کم یا زیاد بین همه خانواده ها وجود دارد. وجود اختلاف مهم نیست، مهم نوع تعامل و رفتار با این اختلافات است. اگر در برخورد با اختلافات شیوه سازش و مسالمت و همزیستی محبت آمیز را در پیش بگیریم و مردان سعی کنند به خانواده همسرانشان و زنان سعی کنند به خانواده شوهرشان احترام بگذارند و ... اختلافات کاهش پیدا می کند.

  در برخورد با این اختلافات نباید به گونه ای رفتار کرد که اختلافات و تنش ها تشدید بشود. به شنیده ها نباید اعتنا کرد و آنها را نقل کرد و هر آنچه می شنویم، باید به نحوی مطلوب توجیه و تفسیر کنیم.

  شوهرتان باید درک کند که مادر و پدر و شوهر هر کدام جای خودشان را دارند و هیچ کدام نمی توانند جایگزین دیگری بشوند. شما نیز متقابلاً باید مراقب باشید والدین و همسرتان هر کدام جایگاه خودشان را داشته باشند. شاید بهتر بود از همان ابتدا با پادرمیانی بزرگترها و افراد مورد وثوق طرفین و میانجی گری آنها روابط دوستانه خانوادگی را ادامه می دادید و می گذاشتید مدتهای طولانی استمرار یابد. هر چقدر این روابط کمرنگ تر شود، امکان برقراری مجدد سخت تر می شود.

  سعی کنید رابطه با پدر و مادرتان را برقرار کنید. تنها به این که فقط خودتان با پدر و مادرتان رفت و‌ آمد داشته باشید، اکتفا نکنید. تلاش کنید کدورتها و ناراحتی های بین همسرتان و پدر و مادرتان برطرف شود و رابطه صمیمی و دوستانه بین خانواده تان برقرار گردد. در این مسیر می توانید از افراد مورد وثوق و احترام طرفین در خانواده و قبیله و محله کمک بگیرید.

  خواهر عزیز در مورد ادامه زندگی یا متارکه، زن و شوهر تصمیم می گیرند و والدین حق دخالت ندارند. شما برای زندگی خودتان تصمیم می گیرید و به پدر و مادرتان هم یادآور شوید که این شما هستید که تصمیم می گیرید با شوهرتان زندگی کنید یا نه. وقتی شما برای ادامه زندگی با همسرتان دچار مشکل نیستید و ادامه زندگی به صلاح و مصلحت شما نیز هست،‌دخالت و اصرار پدر و مادر مبنی بر متارکه غیرمعقول و غیرموجه است. شما باید به والدین خودتان این مطلب را با قاطعیّت اعلام کنید و به همسرتان نیز ابراز کنید که به او بشدت علاقه مند هستید و مایل به ادامه زندگی صمیمی هستید. سعی کنید با ابراز محبت بجا، اعتماد همسرتان را در عدم تأثیرپذیری از پدر و مادرتان به اثبات برسانید و با همان روحیه صمیمی از شوهرتان بخواهید برای این که زندگی تان شیرین تر بشود و فشارهای روحی زندگی کاهش یابد، رابطه عادی با خانواده برقرار کنید، و به آنان احترام بگذارید، تا از ایجاد تنش خودداری نمایند.

  آرزو می کنیم با تدبیر و درایت و صبر و حوصله و محبت و صمیمیت و استمداد از درگاه حضرت حق مشکل شما مرتفع بشود. مصمم باشید زندگی محبت آمیزتان را ادامه بدهید. گذشت زمان و برخورد سنگین و وزین شما مشکلات را کاهش خواهد داد انشاءا...

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


تماشای سی دی های مستهجن و مبتذل

همسر من مردی است که رعایت حرام و حلال را نمی کند با اینکه نماز می خواند، برخی آداب صحت نماز را بجا نمی آورد، سی دی های مستهجن و مبتذل را به خانه می آورد و استفاده می کند با این وجود تنها فرزندم که پنج سال دارد به مهد قرآن فرستاده ام و در مدت کوتاهی با 30 سوره ی قرآن آشنا شده اما شوهرم مخالفت دارد و می‌گوید حتی با رفتن فرزندم به مدرسه مخالف است. راهنماییم کنید که با این رفتارهای شوهرم چه کنم؟ سؤال دیگر من این است که زمانی که مرد رعایت حرام وحلال را در برخی جهات مالی نمی کند وظیفه ی زن در استفاده از اموال او چگونه است؟

 

عنایت و توجه شما به نماز و قرآن و ترییت دینی فرزندتان قابل تقدیر و تحسین است. در خصوص همسرتان نیز همین که اعتقاد و باور به نماز دارد و به اقامه نماز می پردازد جای خوشحالی و خوشوقتی است. و اما این که برخی از آداب نماز را رعایت نمی کند یا موارد اخلاقی دیگری که متذکر شده اید لازمه اش این است که میزان آگاهی و درک و شناخت ایشان افزایش یابد. باید از راههای غیرمستقیم و با زبان گرم و صمیمانه و افرادی که بر ایشان تأثیرگذار هستند بدون این که اشکالات مطرح بشود سطح آگاهی ایشان افزایش یابد. برای مقابله با اشکالات و موارد خلافی که مطرح کرده اید باید از طریق جایگزین موارد و مطالب دیگری اقدام نمایید. مثلاً نوارها و سی دی های مذهبی یا فیلم‌های آموزنده و سرودهای مجاز و ... را نگاه کند. صرف مخالفت با یک امر بدون در نظر گرفتن جایگزین، فایده‌ای ندارد و فرد را در تقابل قرار می دهد. ولی اگر بتوانید چیز دیگری که مورد علاقه اوست و حرام نیز نمی باشد جایگزین کنید به مروز زمان از آن کار خطا و اشتباه دور خواهد شد.

  نکته دیگری که در مقابله با انحرافات اخلاقی حایز اهمیت است، آگاهی افراد از عواقب سوء آن اعمال است. سعی کنید باز هم از طرق غیر مستقیم به آثار و عواقب سوء کارهایش پی ببرد. آگاهی از وضعیت افرادی که با گرفتار شدن در دامن این انحرافات دچار بدبختی و بیچارگی شده اند و عاقبت ناخوشی داشته اند می تواند در ایجاد تنفر و انزجار ایشان از اعمال زشتش مؤثر باشد.

  در مورد بهره مندی مادی از اموال شوهر یادآور می شویم که حساسیت به خرج دادن در این مورد شما را دچار مشکل می‌کند. اگر آنچه مصرف می کنید مطمئن هستید از حرام است از آن اجتناب کنید، ولی به صرف شک تردید و شبهه شما مسؤولیتی ندارید، زیرا شما نان خور شوهر هستید و مکلف  به رعایت حلال و حرام در مال به صورت افراط گونه نیستید. البته تأکید می شود اگر اطمینان یافتید آنچه در اختیار شما قرار می دهد حرام است لازم است، به نحوی اجتناب کنید. مثلاُ با لباسی که با پول حرام تهیه شده نماز نخوانید ولی در شرایط عادی حتی می توانید آن را بپوشید و ...

  www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

 


اعتیاد به تریاک و سیگار و بی توجهی به نماز

از اول ازدواج شوهرم مردی نماز خوان بوده حتی در طی زندگی سفر حج رفته ولی چند سال است نماز را مرتب نمی خواند و همین باعث شده که بچه‌ها چون پسر هستند راه پدر را ادامه داده و نماز را نخوانند آیا از نظر شرعی زندگی با این مرد اشکال دارد یا خیر؟ در ضمن به تریاک و سیگار هم معتاد است؟

احساس وظیفه و تکلیف شما را درباره مسایل دینی و استحکام و دوام و بقاء خانواده می‌ستاییم و برایت از درگاه حضرت حق آرزوی توفیق می کنیم. آرزو می کنیم مجدداً زندگی شما  به روال گذشته و مورد علاقه و دلخواه شما باز گردد و این امر امکان‌پذیر است. اگر شما تصمیم بگیری با استمداد از حضرت حق و توسل به ائمه معصومین سلام ا... علیهم اجمعین انشاء ا... تعالی موفق خواهی شد.

  خواهر خوبم انسانها و از جمله شوهر شما بصورت فطری پاک و خداجو هستند و اگر زمینه و شرایط مساعدی خواهم گردد این استعداد فطری و خدادادی شکوفا می گردد و رونق و فزونی می یابد ولی اگر در طرف مقابل زمینه فراهم گردد پرده‌های غفلت و زنگار معاصی، تمایلات فطری و خدایی بشر را خواهند پوشاند. لذا شما خواهر خوب و عزیز باید ابتدا زمینه ها و شرایطی که موجب شده همسرتان نسبت به گذشته تغییر کند و به نماز کم توجه شده و به اعتیاد و سیگار روی بیاورد شناسایی کنی و بطور غیر مستقیم آن شرایط  و زمینه ها را از میان برداری و فطرت خدایی او را بیدار و زنده‌کنی تا به وجدان خدایی و انسانی خویش باز گردد و با تمرین و ممارست از مسیری که در پیش گرفته به مسیر گذشته و مطلوب خودش باز گردد. شما اگر، با استفاده از توانایی‌ها و خلاقیت‌های زنانه و خدادادی خودت را از طریق ابراز محبت و عاطفه مؤثر و بموقع و بجا بتوانی زمینه‌های دیگری متفاوت با آنچه او را به سوی مواد خانمانسوز کشانده بازگردانی قطعاً شیرینی مجدد زندگی را بازخواهی یافت. البته نوع رفتار و گفتار و ... شما نباید به گونه‌ای باشد که احساس کند شما می‌خواهی او را به مسیر دلخواه خودت ببری، چون ممکن است به غرورش برخورد کند و در برابر شما موضع تندی بگیرد. شما باید جوری رفتار کنی که او از روی عشق و علاقه روش گذاشته اش را در پیش گیرد و البته تغییر روش و منش او کار ساده ای نیست ولی امکان پذیر است اگر شما بخواهی. به نظر می رسد عامل تغییر او همان سیگار و مواد مخدر باشد که اگر استمرار پیدا کند و تشدید بشود  شرایط سخت‌تر می‌شود لذا شما بصورت جدی و ماهرانه و زنانه با تدبیر حکیمانه باید تلاش کنی او را از این بلای خانمانسوز دورسازی.

  خواهر خوبم زندگی با او اشکال شرعی ندارد و جداشدن برای فرزندان و خانواده مشکلات فراوانی بوجود می آورد و تحمل شما نوعی جهاد و مبارزه است ولی باید مراقبت کنی فرزندانتان آلوده نشوند و شوهرت نیز با تدبیری حکیمانه از این مصیبت رها گردد. البته ممکن است عوامل و علل دیگری نیز در این مسأله دخیل باشد که باید با بررسی و مطالعه آنها را شناسایی و به مرور تغییر بدهید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

 


بی توجهی همسر به نماز

همسری دارم در دوران کودکی و دبستان و راهنمایی مکبر مسجد بودند و در جلسات شرکت زیادی داشتند همراه پدر بزرگوارش بیشتر اوقات در مسجد حضور داشتند ولی وقتی که به دبیرستان رسید همه چیز را یکباره کنار گذاشته و حتی نماز هم نمی‌خواند ولی در خانه که یک زن و دو دختر و یک پسر دارد هر وقت صدای اذان می‌آید بچه‌ها را وادار و یا دعوت به نماز می‌کند مرد خوبی است و دست خیر دارد به خانواده احترام می‌گذارد و دعای ندبه صبح جمعه را خیلی دوست دارد و حتی باشنیدن مراسم مذهبی از تلویزیون گریه می‌کند و تصمیم می‌گیرد که از افراد خوب شود ولی فردا روز از نو و روزی از نو و فراموش می‌کند من چه کنم او را هم خیلی دوست دارم؟

 

در شکل‌گیری شخصیت انسان و تربیت انسانی فرد سه عامل عمده و اساس نقش دارد:

   1- وراثت و ویژگی‌های خانوادگی که از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده (اجداد) ارث می‌برد.

  2- محیط، خانواده، مدرسه، جامعه، اداره و... که رفتار و معاشرت فرد در مدرسه و با دوستان در اجتماع و اداره و محل کار شخصیت فرد را می‌سازند.

  3- تربیت و آموزش مربیان نیزدر ساختن افراد تأثیر بسزایی دارد. همسالان و دوستان در دوران نوجوانی وجوانی روی فرد تاثیرات فراوانی دارند.احتمالا همسر شما در دوران کودکی ونوجوانی به صورت ظاهری و از سوی تقلید به صورت افراطی به سمت و سوی مسایل دینی و مذهبی کشانده شده ولی تمایل به مسایل دینی و معنوی در وجودش عمیق و ریشه دار نشده است. گاهی نوجوانان برای ارضای تمایلات خودخواهانه و بهره‌مندی از تشویق و ترغیب بزرگترها و نمایش خود به صورت افراد خوب و دیندار آنان را وادار می‌کند بسوی این مسایل تمایل و گرایش شدید پیدا کنند ولی تا زمانی که این مسایل بصورت باور و اعتقاد قلبی در نیاید ماندگار نخواهد شد.

  تجربه ثابت کرده است سوق دادن افراد به سوی مسایل مذهبی به صورت افراطی نه تنها مفید و سازنده نیست بلکه ممکن است نوعی دلزدگی و بی‌میلی و بی‌رغبتی برای انسان بوجود بیاورد و به طور کلی از آن اجتناب بورزد و گاهی ممکن است با ایجاد شک و شبهه در اعتقاداتش و عدم رفع متناسب و منطقی شبهه‌ها، فرد را به لاقیدی و لامذهبی سوق بدهد.

ادامه مطلب...

بی توجهی به نصیحت های همسر

اگر مرد هر چیز به زن می گوید جهت نماز و حجاب و اصول دین اما زن حرف او را گوش نکند و عمل نکند مرد باید چکار کند و اگر هم روی بچه باز شد از جهت لجبازی مرد باید چه کار کند؟

 

1. قاعده ی کلی در این گونه موارد یافتن علت این مسایل است به عبارت دیگر مشاوره زمانی می تواند پاسخ دقیق و راه حل مؤثری را ارایه دهد که از جزییات زندگی اقتصادی و فرهنگی پرسشگر آگاه شود تا بتواند علت بروز ناهنجاری را بیابد. بنابراین آنچه بنده به شما خواهم نوشت لزوماً پاسخ دقیق و صحیح نیست و ممکن است دلیل، چیز دیگری باشد.

      2. امروزه مراکز مشاوره حضوری و تلفنی هستند که چه بسا بصورت رایگان، خدماتی ر ا ارایه می کنند که به نظر می رسد شما می توانید از آنها کمک بگیرید.

ادامه مطلب...

فیلم های غیرمجاز

فردی هستم که یک سال هست ازدواج کرده ام، بزرگترین مشکلی که برای من بوجود آمده این است که همسرم فیلم های غیرمجاز نگاه می کند و اصرار دارد که من هم نگاه کنم، ولی وقتی که مخالفت می کنم، بنده را حقیر می شمارد و می گوید اگر می‌خواهی همین است، در غیر این صورت هر کاری که می خواهی بکن. لطفاً مرا راهنمایی کنید که من چگونه می توانم با چنین شوهری زندگی کنم، در صورتی که از تمامی لحاظ ایشان محبوب می باشند؟

 

 خدای را شاکر و سپاسگزاریم که زنان جوانی در جامعه ما وجود دارند که نسبت به مسایل و مشکلات معاشرت و مفاسد، از حسّاسیّت برخوردارند و می خواهند با آن به مقابله برخیزند. و لابد می دانی که مقابله و مبارزه با مسایل فوق، مستلزم آگاهی و دانش است و بدون آگاهی از آثار و عواقب و تبعات مخرّب این اعمال نمی توان افراد را متقاعد کرد از آن دست بردارند، لذا شما اگر بتوانی به طریق غیرمستقیم همسرت را نسبت به مضرّات عملش آگاه کنی و به گونه ای رفتار و عمل نمایی که او کاملاً درک کند که تو از روی عشق و محبت و دلسوزی سعی می کنی او را از خطرات کارش برحذر داری، به مرور زمان آن را ترک خواهد کرد. لذا توصیه اول این است که شما به طور غیرمستقیم از راه مطالعه مجلات و گزارشهای حوادث و عواقب این اعمال، حساسیّت او را نسبت به مسأله برانگیزی، البته باید مراقب باشی متوجه نشود شما می خواهی از این طریق او را از کارش بازداری. از ابراز مخالفت خشن و برخورد لفظی باید بشدت اجتناب ورزی، و غیرت مردانه او را خدشه دار نسازی، نباید کاری بکنی که احساس کند با او مخالف هستی، بلکه باید به نحوی رفتار نمایی که همان گونه که شما او را محبوب خویش می دانی، او هم احساس کند شما او را محبوب می دانی، ولی احتمال دارد احساسی

که شما داری او درک نکند و ممکن است تصور کند او را کاملاً محبوب نمی دانی، قاعدتاً مرد اگر احساس کند همسرش با همه ی وجود او را دوست دارد، سعی می کند او نیز موجبات رضایت و خوشحالی همسرش را فراهم سازد.

      زن اگر هنرمندانه و زنانه رفتار نماید، می تواند قلب مرد را در تصرف و تسخیر خود درآورد، در این صورت با مشکلی که شما مطرح کرده ای مواجه نخواهد شد. زن با تدبیر حکیمانه خداوند، از قدرت نفوذ و تأثیرگذاری فراوانی برخوردار است، می تواند مردانی صالح و شایسته و یا فاسد و نابکار تربیت نماید، اگر از هنر زنانه خویش به خوبی استفاده نماید.خواهر خوبم، شما با آگاهی بخشیدن، ابراز محبت و عشق به گونه ای که با همه وجودش آن را درک و لمس کند، یقیناً می توانی مشکل خودت را برطرف سازی.

      پیامبر ( فرمود : "حُبّک للشیء یُعمی و یصم" عشق و محبت به یک چیز انسان را کر و کور می کند. لذا شما خواهر خوب و عزیز و با فضیلت، باید تلاش کنی عشق و علاقه قلبی خودت را به همسرت به اثبات برسانی، تا درک کند با همه وجود او را دوست داری، در این صورت او نیز چنین خواهد شد و تو او را در تصرف خویش خواهی گرفت و به مصداق حدیث شریف، قوه ی عقل او در اختیار شما خواهد بود، و هر چه بگویی پذیرا خواهد شد.

      حضرت امیرالمؤمنین علی ( فرموده است : هر که عاشق شود، دیده اش کور می شود... بنابراین کسی که کور و گنگ باشد، به هر جا خواستی می توانی او را ببری، مهم این است که عاشق بشود و زمانی عاشق می شود که احساس کند دیگری به او عشق می‌ورزد. شما با رفتار محبت آمیز و از روی عشق سوزان، می توانی دل همسرت را بدست آوری و از این راه به حل مشکل خودت نایل آیی.

      توصیه می کنیم برای آگاهی بیشتر از شیوه های ایجاد صمیمیّت و محبّت کتب زیر را مطالعه کنی :

1. آیین همسر داری، آیت ا...ابراهیم امینی

2. ایجاد صمیمیّت در زوجین، قبادی

3. تعادل و استحکام خانواده، مجید رشیدپور

مشورت با یک روان شناس نیز مفید است.

 www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


نصیحت های خانواده و بی توجهی من

خانواده اصلاحات اخلاقی‌ای را به من تذکر می‌‌دهند که اگر چه سخنانشان را بجا می‌‌دانم اما توان ایجاد چنین اصلاحی را در خود نمی‌بینم و این موضوع موجب دلخوری طرفین از هم شده است لطفاً بگویید چه باید بکنم؟

 

خواهر گرامی در این رابطه با آنچه مرقوم نمودید نکاتی را متذکر می‌‌شویم، اولاً در مورد مسائلی که واقعاً توان آن را نداشته باشید هیچ مسؤولیتی متوجه شما نخواهد بود که "یکلف الله نفسا وسعها" اما باید دانست توانائیهای انسان قابلیت توسعه دارد و در هر مرحله به هر مقدار که مقدور باشد انسان مسؤول است ثانیاً در مباحث اخلاق و تهذیب نفس، آنچه متوجه انسان می‌‌شود، مقدور انسان است هرچند ممکن است سختی داشته باشد ولی با برنامه‌ریزی و مراقبت و محاسبه‌ای که آدمی انجام می‌‌دهد، سختی آن برای انسان به تدریج شیرین خواهد شد، ثالثاً برای اینکه سؤال شما به مورد خاص اشاره نکرده، بطور کلی می‌‌توان گفت: "حضرت امام خمینی( ، اولین شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب خدا را تفکر می‌‌دانند تفکر در اینکه هدف خلقت و وظیفه ی ما در قبال خداوند چیست، بعد از این مرحله "عزم"بر بناگذاری و تعمیم بر ترک معاصی و فعل واجبات و جبران آنچه از او فوت شده و بالاخره عزم بر اینکه ظاهر و باطن بر طبق شرع کند و همه ی اینها با مشارطه و مراقبه و محاسبه ممکن خواهد شد، مشارطه آن است که در اول روز مثلاً شرط کند که بر خلاف فرموده ی خداوند عمل نکند و مراقبت اینکه در طی روز مواظبت بر انجام آن شرط کنی و محاسبه اینکه در آخر شب حساب نفس خود را انجام دهد و ببیند چقدر موفق بوده است، و همین برنامه را ادامه دهد و این کار گرچه در ابتدا سخت است ولی کم‌کم سختی آن به شیرینی مبدل می‌‌شود.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


نخواندن نماز

لطفاً مرا راهنمایی کنید:

شوهرم در ماه مبارک رمضان فقط نماز می‏خواند (که قبلاً همین نماز را هم نمی‏خواند). از هر راهی که می‏دانستم برای نماز خواندن او اقدام کردم ولی نتیجه نداده و حدود یک سال است که دیگر چیزی به او نمی‏گویم. ولی خیلی برایم سخت است که با او در زیر یک سقف زندگی کنم. همه اخلاق‏های خوب را دارد الّا همین یکی. بچه هم دارم؛ حالا سحری و افطاری خوردن او را می‏بینم ولی نمی‏دانم راست می‏گوید یا نه. البته خانواده‏اش هم همین طور هستند.

آیا می‏توانم برای آینده‏اش امیدوار باشم که اهل نماز و روزه شود و فرد مؤمنی بشود؟ چه کنم که در این راه موفق باشم؟

 

    1- شکی نیست که انسان‏ها غالباً در هر مرحله‏ای که قرار گیرند، امکان هدایت آنان وجود دارد و هیچ گاه نباید از تکلیف الهی مبنی بر ارشاد و هدایت گمراهان کوتاهی نمود و از هدایت‏شان مأیوس گشت. چه بسیار انسان‏هایی که در تمامی عمرشان گمراه بوده ولی در اواخر عمر توبه نموده و انسان‏های شایسته‏ای شده‏اند. چنان که عکس این نیز وجود داشته و دارد؛ افرادی که در تمامی عمرشان انسان‏های درستی بوده، اما در پایان عمرشان کافر یا فاسق از دنیا رفته‏اند.

    بنابراین از هدایت یافتن شوهرتان اصلاً مأیوس نباشید. در این رابطه زندگی و سیره انبیای الهی در هدایت انسان‏ها می‏تواند الگوی مناسبی برای شما باشد؛ آنان علی‏رغم مشکلات زیاد، هیچ‏گاه از هدایت مردم مأیوس نشده و تمامی زندگی‏شان را وقف نجات آنان کرده‏اند.

    2- هدایت و ضلالت از اموری است که به قلب و روح انسان ارتباط دارد و در روایات از قلب به »حریم الهی« تعبیر شده است؛ از این رو هدایت و ضلالت نیز به مشیّت و اراده الهی بستگی خواهد داشت؛ لذا سعی کنید در هنگام عبادت از خداوند عاجزانه بخواهید که قلب شوهرتان را به سمت حقایق قرآنی از جمله نماز، نورانی کند. مطمئن باشید که خداوند در زندگی‏تان آرامش لازم را به شما خواهد داد.

    3- با توجه به نکته مثبتی که از شوهرتان ذکر کرده‏اید (خوش اخلاقی) می‏توانید از راه تحریک عواطف، او را به سمت نماز سوق دهید. مثلاً به او تفهیم کنید که مسامحه شما در نماز، سبب زجر روحی من شده و زندگی را برای من تیره ساخته است و سعی کنید که شوهرتان آثار این ناراحتی روحی‏تان را در سیما و رفتارتان مشاهده کند.

    4- نکته مهم دیگر آن که به گفتار شوهرتان [تا زمانی که یقین صددرصد به خلاف آن ندارید] حتماً اعتماد نموده و آن را حمل بر دروغ نکنید؛ که این کار، سوءظن، و از گناهان کبیره است. اگر او به صورت جدّی مدعی است که نماز خوانده یا روزه می‏گیرد، شما ادعای او را بپذیرید و تفحّص درباره راستی گفتارش نکنید.

    5- آخرین نکته در پاسخ سؤالتان آن است که شما می‏توانید با عمل‏تان - نه با حرف و سخن گفتن - تأثیر فراوانی در ایشان داشته باشید. به این معنا که با بجا آوردن نماز در اول وقت و اهمیت دادن به دیگر واجبات

 الهی به خصوص رعایت حق‏الناس و... عشق و علاقه‏تان را به خداوند و مکتب الهی ابراز نموده و از این طریق گرایش عملی او را به اسلام بیشتر کنید. که تأثیر این روش از سایر روش‏ها بیشتر می‏باشد.

    امید است با استمداد از خدای متعال و به کارگیری توصیه‏های یاد شده، در گرایش همسرتان به سمت نماز و معارف قرآن و عترت موفق باشید و بدانید که خداوند به شما در برابر صبر و استقامتی که در هدایت او تحمل می‏کنید، اجر و پاداش فراوان خواهد داد.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com