گل نرگس Narcissus

 در سال 1368 ازدواج کردم. چند سال است همسرم با پدر و مادر و برادر و خواهرانم قهر است و اجازه نمی‏دهد که با آن‏ها رفت و آمد داشته باشم و حتی تلفن نزنم. وظیفه من درخصوص رفتار با همسر و صلحه رحم چیست؟

 به نظر می‏رسد مشکلات موجود، ریشه در سال‏های اول زندگی دارد که همسرتان با خانواده شما احتمالاً تنش هایی داشته و همان خاطرات تلخ و آزار دهنده در ذهن ایشان نقش بسته است و مرتب او را به خود مشغول می‏کند.

همین امر او را به صورت زنی کینه‏توز و عصبی درآورده است. البته شاید خود او نیز از این حالت، رنج می‏برد، ولی فشار روحی او را وادار به اتخاذ چنین روشی کرده است، تا جایی که خشم ایشان نسبت به خانواده شما به نفرت تبدیل شده است. در این صورت به نظر ما احتمالاً همسرتان با یک نوع بیماری مواجه است و رجوع به روان‏پزشک و یا روان‏شناس ضروری است. البته ممکن است ایشان این امر را نپذیرد. در این فرض، با یکدیگر نزد مشاورِ مجرّب بروید و مسئله را با او درمیان بگذارید، و یا در صورت تمایل، تلفن این واحد، یا آدرس مکاتبه را در اختیار همسرتان قرار دهید تا در این باره با ما صحبت کند. هم چنین می‏توانید از افراد فامیل و بستگان همسر که سخنانشان در رفتار او تأثیر مثبت به جای می‏گذارد، استفاده کنید.

ادامه مطلب...

دانشجو هستم. دو سال است که با یک معلمی ازدواج کردم. معلمی که به بهانه ی "خودسازی" پیوسته در عبادت، مطالعه و سکوت یا خواب است و نسبت به من بی تفاوت می‌باشد و از صحبت کردن با من خودداری می‌کند این کارها عصبی ام کرده، چه شیوه‌ای را در پیش گیرم تا کانون زندگی مان به سردی نگراید.

 احتراماً در خصوص سؤال شما به عرض می‌رساند به نظر می‌رسد همسر شما به لحاظ برداشت غیر صحیح از روش دین داری اصیل اسلامی و یا عدم توانایی در جمع بین امور معنوی و زندگی عادی خویش و عدم آشنایی به ابعاد مختلف انسان کامل و معنای واقعی عبادت، چنین مشکلاتی را برای زندگی مشترک خود با شما ایجاد کرده است. و این طریقه و روش سلوک او قطعاً مورد رضایت خداوند متعال و منطبق بر شیوه و سیره ائمه معصومین(ع) نیست. امّا شما که سبک طرح مشکل و مسئله و مطالب نامه تان حاکی از درایت و دوراندیشی شما در زندگی و علاقه مندی شما به زندگی مشترکتان می‌باشد باید به این نکته توجه داشته باشید که شما با صبر و حوصله و سیاست می توانید از روحیه ی تعبد و دین داری همسرتان در جهت اصلاح روابط خانوادگی خویش بهره جویید. شما می توانید قسمت هایی از سیره معصومان و اولیاء الهی را که در آن به همسران خود محبت می کرده اند و با آن‌ها هم سخن شده اند و ساعت های زیادی از شبانه روز را به هم صحبتی و ابراز مهربانی به خانواده ی خویش می گذرانده اند و ابعاد مختلف انسان کامل را بیان کرده اند، را در کتاب های معتبر پیدا کنید و آن‌ها را به همسرتان نشان دهید که او مطالعه کند. در پاره ای از این احادیث ائمه(ع) و نبی‌اکرم(ص) آن دسته از اصحاب خود را که به همسران خویش بی مهری می کرده اند مورد مؤاخذه قرار می دهند و آن‌ها را نکوهش می کنند و روش ایشان را انحراف از دین تلقّی می کرده اند. قطعاً همسر شما اگر از طرفی مهر و محبت شما را احساس کند و از طرف دیگر چنین حقائقی را درک کند، راه و روش خویش را تغییر خواهد داد. ضمناً توجه شما را به نکات زیر جلب می‌کنیم:

ادامه مطلب...

دختری‌ هستم‌ 17 ساله‌ که‌ به‌ عقد پسری در آمدم‌ که‌ 10 سال‌ از خودم‌ بزرگتر است‌. خیلی‌ با هم‌ خوب‌ هستیم‌ وهمدیگر را دوست‌ داریم‌. من‌ کمی‌ خجالتی‌ و کم‌ حرف‌ و کم‌ حوصله‌ هستم‌، و لی‌ همسرم‌ بیشتر اجتماعی‌ است‌ و بیشتر حرف‌ می‌زند. به‌ خاطر همین‌ فکر می‌کنم‌ مرا دوست‌ ندارد و با دیگران‌ راحت‌تر و خوشحال‌تر است‌.به‌ او می‌گویم‌ چیزهایی‌ را که‌ دوست‌ دارد، به‌ من‌ بگوید. چند بار تصمیم‌ گرفتیم‌ ولی‌ نتوانستیم‌. از شما می‌خواهم‌ مرا راهنمایی‌ کنید و یک‌ راه‌ حلّ خوب‌ و منطقی‌ پیش‌ رویم‌ بگذاارید؟

 در ابتدا تا چند ماه‌ یا چند سالی‌ طول‌ می‌کشد زن‌ و شوهر باروحیات‌ یکدیگر آشنا شوند. وقتی‌ با روحیات‌ یکدیگر آشنا شدند، مخصوصاً با تولد اولین‌ فرزند، مهربانی‌‌شان‌ به یکدیگر بیشتر می‌شود. اختلاف،‌ یک‌ مسئله ی تقریباً طبیعی‌ در بیشتر زوج‌های‌ تازه‌ ازدواج‌ کرده‌ است‌ که‌ به‌ مرور زمان‌ کمتر می‌شود و حتی‌ گاهی‌ گفته‌ می‌شود که‌ اختلافات‌ جزئی‌ در ابتدا نمک‌ زندگی‌ است‌.

   از نظر روانشناسی‌ کسانی‌ که‌ بیش‌تر حرف‌ می‌زنند، بر کسانی‌ که‌ کم‌ حرف‌ هستند، غالبیت‌ و حاکمیت‌ پیدا می‌کنند. سعی‌ کنید خود را از کم‌ حرف‌ بودن‌ بیرون‌ بکشید و بیشتر حرف‌ بزنید. البته‌ حرف‌های‌ قشنگ‌ و جذاب‌ به‌ شوهر‌تان‌ بزنید. این‌ مسئله‌ را با حرف‌ زدن‌ با دیگران‌ می‌توانید تمرین‌ کنید.

ادامه مطلب...

زن‌ من‌ بعضی‌ از مواقع‌ اعتمادش‌ از من‌ سلب‌ می‌ شود و من‌ هر چه‌ واقعیت‌ را بازگو می‌ کنم‌، نمی‌ پذیرد. به‌ نظر شما چه‌ راهی‌ برای‌ قانع‌ کردن‌ و جلب‌ اعتماد او وجود دارد؟

برای‌ جلب‌ اعتماد ایشان‌ لازم‌ است‌ از مرحله ی‌ گفتار خارج‌ شوید و به‌ مرحله ی‌ عمل‌ درآیید، آن‌ چه‌ نزد مردم‌ به‌ ویژه‌ در نظر همسر اهمیت‌ دارد، به‌ کار بردن‌ الفاظ‌ زیبا و عبارات‌ محبت‌آمیز نیست‌، بلکه‌ عمل‌ شایسته‌ و برخورد صحیح‌ افراد است‌ که‌ خواه‌ ناخواه‌ در دل‌ها نفوذ می‌کند و موجب‌ جلب‌ نظر دیگران‌ می‌ گردد.

 امام‌ صادق(ع) می‌فرماید: "عالمی‌ که‌ به‌ آگاهی‌ و علمش‌ عمل‌ نمی‌کند، موعظه‌اش‌ از قلوب‌ شنوندگان‌ خیلی‌ زود بیرون‌ می‌ رود، همان‌ طور که‌ باران‌ بر سنگ‌ صاف‌ باقی‌ نمی‌ماند. مهم‌ترین‌ وسیله ی‌ جلب‌ اطمینان‌ و اعتماد، صدق‌ و راستی‌ می‌باشد و خطرناک‌ترین‌ دشمن‌ آن‌ دروغ‌ است‌. سعی‌ کنید به‌ گفته‌ها و وعده‌های‌ خود عمل‌ کنید و شب‌ زودتر به‌ خانه‌ بروید. از سوء ظن‌ بپرهیزید و در عوض‌ خوش‌ بین‌ باشید.به‌ او اعتماد کنید تا ایشان‌ به‌ شما اعتمادکند.

 از آن‌ جا که‌ زنان‌ روحی‌ حساس‌ و لطیف‌ دارند، زودتر از مردها از مشکلات‌ زندگی‌ خسته‌ و رنجور می‌شوند. در این‌ موارد آن‌ها احتیاج‌ به‌ دل‌ جویی‌ دارند مجموعه‌ این‌ برخوردها قطعاً اعتماد و ایشان‌ را جلب‌ خواهد کرد.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

بنده نسبت به حجاب همسرم حساس می باشم، مثلاً اجازه نمی دهم در میهمانی ها از لباس آستین کوتاه استفاده کند یا با جوراب نازک از منزل خارج شودو یا به صورت آرایش کرده ظاهر شود. نیز اجازه نمی دهم تمامی قرص صورت خود را ظاهر کند و با افراد فامیل سر یک سفره غذا بخورد. چگونه می توانم همسرم را به حجابی که مورد دلخواه من است، وادار کنم؟

بعضی از حساسیت های شما نسبت به حجاب همسرتان صحیح و قابل تقدیر است. هر مسلمان متعهدی وظیفه دارد از ناموس خود حراست نماید. غیرت ایجاب می‌کند شوهر، همسرش را از نگاه های خائنانه ی شیادان به دور بدارد. این حق شما است که همسرتان را نسبت به وظیفه ی شرعی و رعایت حجاب اسلامی آشنا سازید. از این رو تأکید شما در عدم استفاده از لباس آستین کوتاه یا جوراب نازک و آشکار نکردن آرایش به جا و منطقی است، ولی بخشی از حساسیت های شما ناصحیح و غیر قابل قبول است،‌ مانند جلوگیری از باز گذاردن قرص صورت و یا عدم مواجه با شوهر خواهر. این سخت گیری افراطی مورد نظر اسلام نیست و عواقب مطلوبی ندارد. چه بسا خانواده هایی که بر اثر غیرت بی جا و مراقبت های افراطی متلاشی شده و بین زن و شوهر جدایی صورت گرفته است. فقهای اسلام، در پوشش خانم ها، صورت و دست را استثنا کرده اند و باز گذاردن صورت و دست را در صورتی که زینت نشده باشد، جایز می دانند. همان طوری که بی قیدی مطلق و لاابالیگری صلاح نیست، سخت گیری و وسواس‌گری نیز نتایج زیان باری دارد و صفا و صمیمیت را بر هم می‌زند.

ادامه مطلب...

همسرم با خواهرش برای دید و بازدید با ماشین باجناق بنده رفته بودند. او می‌داند که نسبت به این موضوع حساس هستم. وقتی از او سوال شد که با چه کسی رفتید، به دروغ گفت: با برادرم. چگونه با دروغ همسرم برخورد کنم؟

دروغ همسرتان تا حدی به عکس العمل شما مربوط است. یکی از پیامدهای سخت گیری بی مورد و کنترل شدید، توسل به دروغ است. از این رو اسلام همان طوری که از دروغ گویی مذمت کرده،‌ از فراهم نموده زمینه ی دروغ نیز سرزنش نموده است. رسول اکرم(ص) می‌فرماید: "خدا رحمت کند کسی را که در نیکی و نیکوکاری به فرزند خویش کمک کند!". راوی حدیث پرسید: چگونه فرزند خود را در نیکی یاری نماید؟ حضرت فرمود: "آن چه را که کودک انجام داده است،‌ از او قبول کند و آن چه انجام آن برای کودک سنگین است، از او نخواهد و او را به گناه و طغیان وادار نکند و به او دروغ نگوید و در برابر او مرتکب اعمال احمقانه نشود".

ادامه مطلب...

دختری‌ هستم‌ که‌ پس‌ از اخذ فوق‌ دیپلم‌ با جوانی‌ آشنا شدم‌ که‌ شغل‌ ثابت‌ و مشخصی‌ نداشت‌ ولی‌ به‌ او علاقه‌مند بودم‌ و ازدواج‌ کردم‌ و صاحب‌ یک‌ دختر شدم‌ او با رفاقت‌ با دوستان نااهل‌ معتاد شد طلبکارانش‌ در محیط‌ کارم‌ آبرویم‌ را برده‌اند. او در تهران‌ مشغول‌ به‌ کار شده‌ و آخر هفته‌ به‌ منزل‌ می‌آید. نمی‌دانم‌ آینده‌ام‌ به‌ کجا می‌رسد. شما بگویید چه‌ کنم‌؟

ازدواج‌هایی‌ که‌ دختر و پسر بدون‌ مشورت‌ با بزرگ‌ترها و براساس‌ عشق‌ و عاشقی‌ انتخاب‌ می‌کنند، غالباً به‌ همین‌ سرنوشت‌ گرفتار می شوند از سوی‌ دیگر یکی‌ از بلاهای‌ خانمانسوز که‌ ارکان‌ خانواده‌ و اجتماع‌ را متزلزل‌ می‌سازد، اعتیاد است‌ که‌ اثرات‌ و پیامدهای‌ آن‌ را در جامعه‌ مشاهده‌ می‌ کنیم‌. البته‌ با توجه‌ به‌ موارد مطرح‌ شده‌ در نامه‌ می‌ توان‌ حدس‌ زد که‌ شما در انتخاب‌ همسر، دقت‌ نکرده‌ و با احساس‌ اقدام‌ کرده‌اید ممکن‌ است‌ پیش‌تر نیز اعتیاد داشته‌ و از شما پنهان‌ کرده‌ ولی‌ هر چه‌ بوده‌ گذشته‌ است‌ و مهم‌ وضع‌ فعلی‌ و آینده ی‌ شما است‌.

ادامه مطلب...

شوهرم‌ افسر نیروی‌ هوایی‌ است‌ و خودم‌ دبیر دبیرستانم‌ و دارای‌ یک‌ دختر نه‌ ماهه‌ هستم‌. او دلش‌ می‌خواهد من‌ مثل‌ سربازانش‌ اطاعت‌ کنم‌. همواره‌ امر و نهی‌ می‌کند و هیچ‌ چیزی‌ به‌ اختیار خودم‌ انجام‌ نمی‌گیرد او کُرد است‌ و من‌ مشهدی‌. لطفاً راهنمایی‌ کنید.

 مجموعه‌ عواملی‌ در روحیه ی‌ همسرتان‌ تأثیر داشته‌ است‌ که‌ از جمله ی‌ آن‌ها: محیط‌ کار، مقتضای‌ شغل‌ نظامی‌ دوری‌ از وطن‌ و اختلاف‌ اقلیمی‌ و فرهنگی‌ شما و همسرتان‌ می‌باشد. برای‌ حل‌ این‌ معضل‌ لازم‌ است‌ نکاتی‌ را مورد نظر قرار دهید:

 1 ـ معمولاً مردها دوست‌ دارند حاکمیت‌ و مدیریت‌ خود را در خانه‌ نشان‌ دهند و بعضی‌ از این‌ که‌ امر و نهی‌ کنند، لذت‌ می‌برند. شما باید این‌ روحیه‌ را به‌ ویژه‌ در مورد همسرتان‌ مورد توجه‌ قرار دهید و حق‌ حاکمیت‌ و سرپرستی‌ او را محترم‌ بشمارید. اگر در جایی‌ اظهار عقیده‌ کرد گرچه‌ در امور جزئی‌ باشد، در مقابل‌ نظر او استقامت‌ به‌ خرج‌ ندهید، زیرا با مقاومت‌ شما این‌ احساس‌ به‌ او دست‌ می‌ دهد که‌ حق‌ نشناس‌ و لجباز هستید. از این‌ رو شخصیتش‌ جریحه‌ دار شده‌، ممکن‌ است‌ درصدد تلافی‌ و انتقام‌ برآید و حتی در مقابل‌ خواسته‌های‌ به‌ جا و معقول‌ شما سرسختی‌ نشان‌ دهد. رسول‌‌خدا(ص) می‌فرماید: "زن‌ خوب‌ به‌ حرف‌ شوهرش‌ گوش‌ می‌ دهد و مطابق‌ دستوراتش‌ عمل‌ می‌کند." بگذارید گاه‌ در کارها دخالت‌کند و به‌ این‌ ریاست‌ دل‌خوش‌ باشد. این‌ برخورد نشانه ی‌ ضعف‌ و ترس‌ شما نیست‌ بلکه‌ حاکی‌ از سازگاری‌ و بزرگواری‌ و احساس‌ مسئولیت‌ می‌باشد.

ادامه مطلب...

در صورتی که سن زن بیش از همسرش باشد و مرد علاقه به زن خود نداشته باشد

و... چه باید کرد؟

مسئله ازدواج امر مهمی است و بایستی بسیار سنجیده و حساب شده باشد به ویژه در جامعه ای که تک همسری مرسوم است و مرد مجبور است تا آخر با یک زن زندگی کند. زنان معمولاً با زایمان‏های متعدد شکسته می‏شوند و مرد خیلی دیرتر قدرت خود را از دست می‏دهد. اگر سن زن کم‏تر باشد تناسب لازم ایجاد می‏شود وگرنه احتمال بروز مشکل و اختلاف دور از ذهن نخواهد بود. گرچه این مسئله کلیّت ندارد و زنانی هستند که با سن زیاد و داشتن چند فرزند هر روز بر نشاط و شادمانی آن‏ها افزوده می‏شود و علاقه و توانایی آن‏ها بیشتر می‏شود. البته مرد از اول باید زمینه رفاه، آسایش، آرامش و شادابی همسر را فراهم سازد تا از پیری زودرس جلوگیری شود، اما در فرضی که زن مسن‏تر از مرد بود و زود هم شکسته و پیر شد، در این صورت وظیفه مرد چیست؟ بهترین راه صبر و تحمل است. زنی که با مرد در طول زندگی در رنج‏ها و دشواری‏ها همگام و همفکر بوده و صا حب فرزند شده و کانون گرم خانواده را اداره کرد، لازم است، اکنون مرد با او بسازد و فکر ازدواج مجدد را نکند و کانون گرم خانواده را متشنج نسازد، اما اگر نمی‏تواند صبر کند، ازدواج موقت پیشنهاد می‏شود. در ازدواج موقت نیاز به اجازه همسر اول نیست، ولی اگر در دفتر ازدواج ثبت شود، بهتر است تا مشکل قانون پیدا نشود . می‏شود ازدواج موقت را مخفیانه انجام داد و وقت را مخفیانه انجام داد و وقت آن را محدود کرد که اگر احیاناً علنی شد جدایی راحت باشد و از تشنج جلوگیری شود.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

مدت کوتاهی است که با پسرعمه ام ازدواج کردم. رفتار خانواده شوهر با من بسیار بد است و به اندازه ای که به شوهرم علاقه دارم، او به من علاقه ندارد.

باید بدانید، زندگی در این دنیا در کام هیچ کس برای ابد شیرین نخواهد ماند. ما همه مسافرانی هستیم که چند روزی در این دنیا رحل اقامت می‏افکنیم و باید به فردایی بیندیشیم که تمامی ندارد و آغاز راه است، بنابراین نه می‏توان به خوشی دنیا دل بست و نه می‏توان غم را جانشین او قرار داد. تمام انسان‏ها به جز معصومین(ع) در معرض طغیان و عصیان هستند و نمی‏توان کسی را یافت که از هر جهت کامل باشد، پس کمال نزد انسان‏ها از امور نسبی است و هر کس به اندازه تلاشی که می‏کند و به تهذیب نفس و اخلاق می‏پردازد از آن بهره می‏برد و از دیگران متمایز می‏شود.

ادامه مطلب...